گام پنجم – ایده های کسب و کار [راهنمای ایده یابی تجارت – آپدیت ۲۰۱۹]
یافتن ایده های خارق العاده و شگفت انگیز می تواند بر کسب درآمد شما تاثیر بگذارد. حتماً راهنمای ایده یابی را دانلود کنید و سریعاً وارد چرخه جدید شوید. اینگونه می توانید حرکت خودتان را در ایده پردازی شروع کنید. پس با ما همراه شوید تا بتوانید نتایج عملی را دریافت کنید.
سرفصل مقاله:
• قسمت اول – تعریف ایده کسب و کار
• قسمت دوم – خلاقیت در کسب و کار
• قسمت سوم – نقش ایده برای راهاندازی شغل دلخواه
• قسمت چهارم – فاکتورهای بهترین ایده های کسب و کار
• قسمت پنجم – نحوه ایجاد ایده های کسب و کار
• قسمت ششم – ایجاد مزیت رقابتی
• قسمت هفتم – فرصتهای شغلی
• قسمت هشتم – نحوه یافتن فرصتهای شغلی
• قسمت نهم – مأموریت شما در ابتدای کسب و کار
• قسمت دهم – راهنمای ایده یابی
قسمت اول – تعریف ایده کسب و کار
هر اتفاق و فکر جدیدی را در مورد نوشتن طرح و یا کاری که در حال انجام دادنش هستیم را ایده میگوییم. همه به دنبال ایدههای جدیدی هستند تا بر پایه آن، کسب و کار جدید خود را بسازند و حتماً تأکید دارند که ایده تاکنون اجرا نشده باشد یا پدیدهای بدیع و اختراعی نو باشد و از آن پولسازی کنند. اما ایده آن چیزی است که به ذهن شما میرسد تا کار و طرح تان را جذابتر کنید و چیزی بر آن بیفزایید. حتماً لازم نیست پدیدهای خلق شود یا اختراعی صورت گیرد. این نگرش را از خودتان دور کنید که اگر ایدهای نداشتید، پس کسب و کاری هم ندارید یا نمیتوانید آن را بنا کنید، چون در این مقاله راجع به این مفهوم بیشتر خواهید دانست.
به هر کار و هر شغلی که فکر میکنید و در ذهن تان است، به این فکر کنید که:
چه چیزی را میتوانید به آن بیفزایید؟
چه خدمتی را میتوانید به آن اضافه کنید؟
چگونه مشتری را از محصول و خدمات تان شگفتزده کنید؟
مثلاً شما میخواهید برای فروش لبنیات، دست به کار شوید. چه ایده جدیدی دارید که در صنعت لبنیات، تاکنون پیادهسازی نشده است؟ یا میتوانید اینگونه فکر کنید که چه چیزی را اگر در کنار فروش لبنیات قرار دهم، موفقتر هستم و کاری جدید و اضافهتر انجام دادهام. به این گونه دیدن، در دروس دانشگاهی « مزیت رقابتی» می گویند. پس ایده، لزوماً آن چیزی نیست که تاکنون نبوده و تاکنون کسی با آن کار نکرده است. ایده پیدا کردن شیوههای جدید و نوین است که شما چیزی را به آن افزودهاید و شاید پیشتر از این هم وجود داشته و افرادی از آن استفاده کردهاند، اما شما آن را بهگونهای دیگر به کار گرفتهاید.
پیشنهاد ما: اگر برای تجارت تان به دنبال ایده های کسب و کار میگردید که متفاوتتر از رقبا و همکاران تان ظاهر شوید، میتوانید تخصص خودتان را با چیزهای دیگری که می دانید یا از آن آگاه هستید، ترکیب کنید تا راه و روشی نو یا خدمتی مضاعف را عرضه کنید.
قسمت دوم – خلاقیت در کسب و کار
چگونه خلاقیت را بر تجارتم اجرا کنم؟
خلاقیت یا خلق کردن پدیدههای جدید یا اتفاقات خاص و نو را امروزه همه در راهاندازی یا ارتقاء کسب و کار، دنبال میکنند. ولی تنها خلاقیت نیست که باعث درآمد و رشد شغل شماست یا تنها داشتن ایدههای جدید نیست که بر مشتری شما میافزاید.
اینکه در کسب و کاری یا در کار و حرفهای، مدام شیوههای جدید بر اساس ظرفیت جامعه اضافه شود و مشتریان و مخاطبان بتوانند با آسانی از آن استفاده کنند، اتفاق خوشایند و خوبی است. اما اینکه در همان ابتدای شروع نوشتن طرح یا برپا کردن فکر راهاندازی در ذهن مان، به دنبال اینگونه موارد باشیم، فقط کار را سختتر میکنیم. شاید شما در ذهن تان جرقهای خورده و ایده خوبی پیدا کردید، تا کارتان را بر اساس آن پیش ببرید، که خیلی هم خوب است و باید آن را امکانسنجی کنید و نتایج منطقی از آن به دست آورید. ولی اگر ایدهای به ذهن مان نرسید یا خلاقیتی نداشتیم، نباید به نوشتن طرح روی بیاوریم یا به راهاندازی کاری فکر کنیم؟
البته نوآوریهای جامعه، بر پایه خلاقیت و نو اندیشیدن است. اختراعات و اکتشافات از همین مورد سرچشمه میگیرد ولی قرار نیست که هر کسی که ایده جدید داشت، کاری را راه بیندازد یا بگوییم راهاندازی یک کار جدید، بر پایه خلاقیت است. خیر، این تفکر درستی نیست! ما میتوانیم آنچه را که در ذهن داریم را بر روی کاغذ بیاوریم و تمام حالات موردنظر خودمان را یادداشت کنیم و بعد از اینکه طرح اولیه نوشته شد، حال بیاییم به آن شاخ و برگ دهیم و ایده یا خلاقیتی به آن اضافه کنیم.
به راههای جدید خدمترسانی یا تولید کالا یا نحوه عرضه آن، فکر کنیم و تمام افکاری را که به نظرمان میرسد را بنویسیم. قطعاً از بین دهها طرح و افکاری که به ذهن مان خطور میکنند، طرح و ایدهای جذاب و خلاقی وجود دارد. شاید شما هماکنون در حال انجام تجارتی هستید و میخواهید آن را گسترش یا ارتقاء دهید، چگونه ایده مناسب و خلاقیت را به آن اضافه میکنید؟
داشتن خلاقیت و ایده جذاب، برای هر کاری خیلی خوب است ولی لازمه راهاندازی یا گسترش آن نیست. به نظر من، خلاقیت میتواند همان چیزی باشد که شما در مورد عیوب کاری رقبای تان کشف کردید و راه و مسیر خودتان را آنگونه پیادهسازی میکنید که از آنها اجتناب کنید. در واقع شما با این کار، کمی و کاستی در مورد همکاران خود کشف کرده اید، آن ها را در کار خود برطرف کردید و علاوه بر همه اینها، کاری اضافهتر و خدمتی بهتر برای مشتری انجام میدهید که دیگران آن را انجام نمیدهند. در حقیقت خلاقیت شما، انجام همان کاری است که قبلاً هم بوده ولی شما به شیوهای دیگر و روشی بهتر آن را میخواهید انجام دهید.
پیشنهاد ما: اکنون مشغول به هر کاری که هستید، از جلد خود بیرون بیایید و ببینید مردم چه چیزهایی در مورد این کار می پسندند.
قسمت سوم – نقش ایده برای راهاندازی شغل دلخواه
داشتن ایده های کسب و کار، برای راهاندازی شغل دلخواه تان شاید واجب نباشد اما مهم است. نمیگویم که اصلاً به دنبال پیدا کردن ایده جذاب نباشید. اگر ایدهای در ذهن دارید، حتماً به امکان انجام آن فکر کنید و خوب و بد آن را بسنجید و در محاسبات خودتان، آنها را قرار دهید. اگر هم ایدهای فعلاً ندارید مهم نیست، شما شروع کنید به نوشتن در مورد طرح تان یا نوشتن در مورد اینکه چگونه میخواهید کارتان را ارتقاء دهید و کمکم به آن اضافه کنید.
اگر قرار است همان کاری که پدر و پدربزرگ شما در مغازه و حرفه خود انجام میدادند، شما هم انجام دهید پس چه فرقی بین نسل شما و نسل قبلی شماست؟ شما هم همان نتیجهای را میگیرید که آنان گرفتهاند. شاید بنای کارتان، همان کار پدری شما باشد ولی میتوانید آن را خیلی پیشرفتهتر و گستردهتر انجام دهید.
پیشنهاد ما: به این فکر کنید گه چگونه ایده درون ذهن تان را گسترش دهید و هر چه که به ذهن تان میرسد، همان ایدههایی است که باید نوشته شود.
قسمت چهارم – فاکتورهای بهترین ایده های کسب و کار
• بهترین ایده های کسب و کار چه فاکتورهایی دارند؟
• چگونه بهترین ایده کسب و کار خود را به دست آوردیم؟
• فرآیند ایجاد ایده های کسب و کار خوب برای شغل تان چیستند؟
معمولاً ایدهها خودشان به ذهن تان میرسند و برای یافتن ایده تلاشی زیادی نمیخواهید. اما اگر ایده موردنظرتان، همانی نیست که به مغزتان خطور کرده است، میتوانید چند کسب و کار مشابه خودتان را بررسی کرده و از نوآوریهای آنان یادداشتی تهیه کنید. رقبایتان را مورد نقد قرار دهید و عیب و نقص کار آنان را در هر موردی یادداشت کنید.
همینطور مزیت کاری آنان را نیز بنویسید و از آن نکات فهرستی را تهیه نمایید. یا چند جستجو در زمینه کارتان در سایتهای خارجی انجام دهید و نحوه انجام کارشان را بررسی کنید. از خودتان چند سؤال خوب بپرسید، همیشه سؤالات خوب، ما را به جاهای خوب هدایت میکنند. مجموع همه اینها را در کنار هم قرار دهید و آن ایده های کسب و کار موردنیاز را از همین نکات و یادداشتها بیرون بکشید.
پیشنهاد ما: هر چه می توانید در زمینه صنعت شغلی تان تحلیل و بررسی انجام دهید، ضعف های صنعت را بیابید و برای حل آن مشکلات و ضعف ها، ایده هایی بدهید و آن ها را مکتوب کنید.
قسمت پنجم – نحوه ایجاد ایدههای کسب و کار جدید
ایده خلاقانه داشتن و بر پایه آن عمل کردن، قدرت ریسک بالایی نیاز دارد. زیرا شما کاری را میخواهید انجام دهید که جدید است و شاید شما اولین نفر در این زمینه باشید. سعی کنید موارد مشابه و نزدیک کار خودتان را بررسی کنید و اعداد و ارقامی را از درآمد و هزینههای آنان یادداشت کنید، چون بعداً این اعداد برای محاسبه پیشبینیهای مالی خودتان سودمند است.
در طول عمر، هر کسی هزاران ایده به فکر و ذهنش میرسد که اگر بخواهیم آنها را انجام دهیم به عمرمان قد نمیدهد. آن ایدهای را پیادهسازی کنید که میتوانید با آن ارتباط برقرار کنید و مورد علاقه شماست. یعنی همان قانون اول جهان، حرکت بر پایه عشق و علاقه! اما ایده خلاقانه کدام است و کدامیک را انتخاب کنم؟ همیشه پیشنهاد مربیان استارت آپ ها، این است که همه ایده های کسب و کار که به ذهن تان میرسد را یادداشت کنید. میتوانید از مجموع همه این ایدهها چند تا را باهم ترکیب کنید تا ایدهای خلاقانه را شکل دهید.
چیزی که پیش از این نبوده است و شما میخواهید آن را انجام دهید و به آن شکل دهید، که در این کار هم به تخصص نیاز دارید، هم دانش انجام کار و هم جسارت و شجاعتی برای شروع و البته ادامه دادن تا رسیدن به نتیجه نهایی کار. البته ایده خلاقانه، میتواند عوض کردن روش انجام کاری باشد که قبلاً هم انجام میشده، که پیدا کردن این روش و کارکرد میتواند همان ایده خلاقانه ما باشد. مثلاً همه عکس گرفتن و عکس دیدن با همدیگر را دوست دارند. ایده خلاقانه دیدن عکسها و به اشتراک گذاشتن عکسها با دوست و فامیل، منجر به تولید اینستاگرام شد. روشی جدید برای دیدن عکسهای خود و دوستان تان که همیشه و هر روز در حال مشاهده آن بودید.
پیشنهاد ما: ایده ای که بسیار به علاقه شما نزدیک تر است را در درون تان بیابید.
قسمت ششم – ایجاد مزیت رقابتی
گفتیم که اگر قرار باشد که شما هم مانند همکار یا رقیبان خود رفتار کنید و همان کار را انجام دهید، پس چه تفاوتی بین شما و دیگرانی که همین کار را انجام میدهند، وجود دارد؟ شاید بهتر است اصلاً این کار را انجام ندهید، زیرا دقیقاً در حال راهاندازی یک کپی هستید. تفاوتها، رقابت ایجاد میکند و هر چه تفاوت بهتر و حرفهایتر باشد، رقابت بیشتر و پُرانگیزهتر میشود. داشتن و ایجاد کردن تفاوتها، همان مزیت رقابتی است که در هر کاری لازم و ضروری است و باید برای کار خودمان، آن را مدنظر داشته باشیم.
• چه تفاوتی با رقیب تان دارید؟!!!
• چه چیزی باعث میشود، مشتریان و کاربران به جای رفتن نزد رقیب تان، به سمت شما بیایند؟
• چه چیز باعث میشود، افراد از فروشندگان و فروشگاههای قبلی جدا شده و به سمت شما روانه شوند؟
• چه چیزی باعث میشود مخاطبین شما به هیجان بیایند؟
• چه خدمات و سرویسهایی را ارائه میکنید که رقیبان شما انجام نمیدهند؟
• چه چیزی اضافهتر از همکار و رقیب خود دارید؟
• چه چیزی به مشتری خود میافزایید؟
به این سؤالات فکر کنید، جواب اینها میتواند برای شما مزیتهای رقابتی بیشماری درست کند. برای ما بنویسید شما چه مزیت رقابتی در حرفه خود دارید؟
پیشنهاد ما: هر کاری که اکنون انجام می دهید را با سایر تجارت های موجود مقایسه کنید، ببینید تفاوت کار شما نسبت به سایر مشاغل هم صنف تان چیست؟
قسمت هفتم – فرصتهای شغلی
هر ایده و خلاقیتی، میتواند زمینهساز فرصتی برای شما باشد. فرصتها همیشه هستند و در کنار ما و با ما راه میآیند اما آن زمان که به آنها توجه کنیم، میتوانیم از دل آنها موفقیتهای پایدار بیرون بیاوریم. به ایدهها و ایدههای خلاقانهای که به ذهن تان میرسد، توجه کنید. شاید یکی از همین ایدهها، فرصت تجارتی برای شماست و پایه یک تجارت نوین و پُرسود را برای شما پایه ریزی کند.
اینکه چگونه بفهمیم که آیا ایده های کسب و کار را به دست آوردهایم و اکنون در حال کار با آن هستیم یا اینکه اصلاً چگونه فرصتی میشود ساخت، واقعاً به درون خودمان ارتباط عمیقی پیدا میکند. ذهن شما دارای بیشمار فکر و ایده و تلنگر در طول زندگی شماست.
• به کدام ایده یا تلنگر ذهنی خودتان، مینگرید؟
• شما بیشتر به چه چیز توجه میکنید؟
• فکر شما حول چه موضوعاتی بیشتر میچرخد؟
• تمرکز ما در طول روزها، هفتهها، ماهها و سالها بر روی چیست؟
• به چه چیزی مداوم فکر میکنید؟
• به توانستنِ ساختن تجارت و پایهریزی آن یا نتوانستن و شکست خوردن؟
• آیا از این قشر هستید که مدام آیه یاس میخوانند و میدانند که حتماً ورشکست میشوند؟ یا از آن دسته هستید که با توکل به خدا و علاقه و پشتکار خودشان شروع میکنند و میل به پیشرفت در دل شان موج می زند؟
فرصتها را همان دسته دومیها، به دست می آورند. چون ذهن شان آماده دریافت ایده های کسب و کار از درون است ولی دسته اولیها هر چقدر هم فرصتها جلوی چشم شان باشد، چیزی جُز نبود و کاستی و عیب نمیبینند.
پیشنهاد ما: برای یافتن ایده های کسب و کار، به درون خود بنگرید تا بتوانید آن ها را ببینید.
قسمت هشتم – نحوه یافتن فرصت های شغلی
ایده ها و فرصتها ساختنی هستند نه یافتنی، چون این شما هستید که از درون خودتان شروع میکنید، ایدهای را تبدیل به فرصت میکنید و از آن بهرهبرداری میکنید. یک حرکت خودجوش از درون به بیرون. شما هستید که باید ایدههای خلاقانه تان را در کنار هم بچینید و از آن فرصت بسازید، فرصتها همهجا هستند اما در دل و مغز و جانِ شما، ساخته میشوند.
هر چقدر هم مشاوران و مربیان، شما را هدایت کنند و بر روی ایده شما کار کنند تا خودتان نخواهید، اتفاقی نمیافتد و آنها تبدیل به ایده های کسب و کار نمیشوند. اما مراحل زیر میتواند شما را کمک کند تا به ایدهها، بهتر و عمیقتر بنگرید و فرصتی را از آنها برای خود بسازید:
۱٫بهتر است ابتدا تمرکزتان را از روی عیبها، نقصها، نشدنها و نمی شودها بردارید.
۲٫به ایدههایی که تاکنون به ذهن تان رسیده، نگاهی عمیقتر بیندازید. آنها را بنویسید و هرکدام را بررسی کنید و ببینید کدامیک پتانسیل بارور شدن و زودتر به ثمر رسیدن را دارند.
۳٫به هرکدام از ایدهها نمرهای از صفر تا ۱۰۰ بدهید. به این توجه کنید که آیا میتوانید ایدهها را باهم ترکیب کنید و از چند ایده خام، یک ایده خلاقانه بسازید.
۴٫بعد خلق ایده های ترکیبی، دوباره به ایدههای خود نمره بدهید.
۵٫تمام ایدههایی که از نمره ۶۰ به بالا هستند را در لیستی جدید بنویسید.
۶٫دوباره همین پروسه را بر روی آنها اجرا کنید تا در نهایت تعداد ایدهها به زیر ده عدد برسد.
۷٫به خودتان فرصت دهید و راجع به هر ایده باز هم فکر کنید و بنویسید.
۸٫آیا این ایدهها همه موردعلاقه شماست و دوست دارید آنها را با تمام عشق و توان تان انجام دهید، اگر نیست آن را حذف کنید.
۹٫میتوانید در این مدت که بیشتر فکر میکنید، جستجوهای اینترنتی انجام دهید یا با مشاورین گفتگو کنید تا دید بازتری نسبت به فکرتان پیدا کنید.
۱۰٫قطعاً نمیتوان همه ایدهها را پیادهسازی کرد. پس بر روی ایدهای که بالاترین نمره را دادهاید، تمرکز کنید و باز هم راجع به آن بیشتر بنویسید تا ایده شما ساخته و پرداخته شود.
۱۱٫ایده را در طرحتان وارد کنید و محاسبات لازم را انجام دهید تا بتوانید طرحی خلاقانه و کامل را ارائه کنید.
قسمت نهم – مأموریت شما در ابتدای کسب و کار
هر کسب و کاری، از ایده و نقشهای در ذهن شروع میشود و بعد به طرحی بر روی کاغذ، تبدیل میشود و سپس با کمکها و همکاریها، تبدیل به یک مدل اجرایی میشود. شروع هر کاری، سختترین قسمت آن کار است و همه با این مورد مشکل دارند. همیشه ترس از شروع و راهاندازی نمیگذارد، خیلی از افراد دست به کاری بزنند و استعداد خود را شکوفا کنند. حضور مربیان و مشاوران راه بلد، این پروسه را آسان میکند. زیرا آنها نیز همانند من، از همین ترسها گذشتهاند و شکستها را بارها تجربه کردهاند و میدانند که شما نیز چگونه میتوانید از این مرزها بگذرید.
مأموریت شما در ابتدای راهتان این است که کم نیاورید، حتماً منتظر یک فرمول پُر از اصطلاح فنی بودید که مأموریت خود را بر اساس آن بنویسید. اما همین مفاهیم ساده ما را یاری میکند تا در راهی که دلخواه مان است، قدم برداریم.
در هر مرحله از راه که هستید و در هر پروسهای که به سر میبرید، هرگز دست نکشید و از ترسهایتان عبور کنید. مرحله بعد مأموریت شما، این است که بدون هرگونه پیشداوری و قضاوتی به طرح تان بنگرید و آن را از ایدههایی که به ذهن تان میرسد پُر کنید. خلاقیت تان را به کار بیندازید و از هر چه که در ذهن تان است، استفاده کنید. ممکن است همین ها ایده های کسب و کار شما باشند. همیشه در جهت متفاوت بودن و ارزش آفرینی گام بردارید. شما با هر کاری که انجام میدهید ارزشی خلق میکنید و ارزشی بر جامعه میافزایید.
پیشنهاد ما: ایدهها، فرصتها و افکارتان را جوری برنامهریزی کنید که همیشه در این سمتوسو باشید. همیشه ارزشی بیشتر برای مخاطبین، کاربران و مشتریان خلق کنید و مدام بر آنها بیفزایید.
قسمت دهم – راهنمای ایده یابی
دانلود رایگان راهنمای ایده یابی تجارت – آپدیت ۲۰۱۹
آیا به نظر شما ایده های خود را به دیگران می توانیم بگوییم یا دیگران نیازی نیست از آن با خبر بشوند؟ چرا؟
همه گام های کسب و کار:
- گام اول – شناخت کسب و کار
- گام دوم – روش انتخاب شغل
- گام سوم – طرح کسب و کار
- گام چهارم – تعریف سرمایه
- گام پنجم – ایدههای کسب و کار
- گام ششم – تخصص در شغل
- گام هفتم – راه اندازی شغل دلخواه
- گام هشتم – روش مدیریت شغلی
- گام نهم – راهنمای رشد کسب و کار
- گام دهم – ارزش آنالیز تجاری
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
10 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
اینطور بنظر میرسه همه ایده ها در رشته کاری من قبلا توسط دیگران بکار گرفته شده و من ایده جدیدی به ذهنم نمیرسه. و البته از حرف زدن درباره ایده م با دیگران واهمه دارم. نگرانم آنها زودتر از من ایده من را اجرا کنند. گاهی اوقات هم پیش میاد که ایده ای که فقط در ذهن من بوده و کسی از آن مطلع نبوده توسط شخصی بعد از مدتی اجرایی شده. چطور ممکنه؟
پاسخ سوال ۱ – ایده ها نامحدود هستند و هیچگاه پایان نمی پذیرند . فرض کنید حداقل برای تجارت تان ۹۰۰ میلیارد ایده وجود دارد. اینکه بیان می شود دیگران از ایده هایم احتمال دارد استفاده کند موضوعی محدود است. بیایید نامحدود به همه نگاه کنیم. راهکارهای ساده ای هم به شما می دهیم که راحت تر بتوانید مسیر را طی کنید. اما ابتدا باید ریشه ها را از نور و نامحدود شدن پر نمایید. به همین علت است که ما نام این سایت را طرح نور گذاشتیم. ما نگران و ناراحت این نیستیم که به صورت رایگان آنالیزها را انجام می دهیم یا ایده های زیادی ارائه می کنیم زیرا می دانیم که انتهایی برای ایده ها وجود ندارد.
راهکار این بخش ما به شما:
یک دفترچه کوچک یا یک اپلیکیشن به نام Wunderlist روی گوشی خود نصب کنید و هر ایده ای برای تجارت تان در روز به مغزتان خطور میکند را در آن بنویسید و سریعا آن را به شخصی که کارش همانند شماست هدیه بدهید. اجازه ندهید هیچ ایده ای در مغزتان باقی بماند. مغز را خالی کنید از ایده های کوچک و ریزی که یک عمر است آن را با خود در سرتان یدک کشیده اید. وقتی این کار را می کنید به خالق خود پیامی می دهید که دریچه ایده های نامحدود را به سویم بگشا که آن ها را به سایر مخلوقاتت هم می رسانم.
نتیجه این راهکار:
شما هر روز یک ایده یادداشت می کنید و در سال ۳۶۵ ایده در اختیار دارید.این تعداد ایده ها را همه افراد نمی توانند همزمان انجام بدهند. فرض کنید ۵۰ ایده از این لیست کسر شود شما بازهم در لیست خود ایده های بیشتری خواهید داشت که هیچگاه اجرایی نشده است.
مورد دوم را که بسیار جذاب تر و جالبتر است را در دوره سفر به دنیای کسب و کار برایتان آماده خواهیم کرد تا ببینید که چقدر میان آنچه اکنون هستید با آنچه می توانید باشید فاصله است.
یکبار این روش رو امتحان کردم اما بعد از چند روز فکر اینکه ایده ها عملی نمیشن ناامیدکرد. کجای راه رو اشتباه کردم؟ آیا باید به راه های اجرایی شدنش هم فکر کنم یا فعلا فقط ایده پردازی کنم؟ باید یکبار دیگه مقاله تون رو بخونم و همزمان اجراش کنم. ممنون
نیازی به تفکر در حالت ایستا بودن ندارید!!! حرکت و اقدام کنید خود مسیرها و راه های بهتر انجام دادن درون تان شکفته می شود. به این شعارهای موفقیت گوش ندید که میگن فکر کنید جذب می کنید. همه اینها بازی مغزی است چون اصلا جذبی وجود ندارد . هر ایده ای به مغزتان خطور کرد که از درون خودتان تایید کردید را انجام بدهید.
بعد از انجام مدت کوتاهی سکوت کنید و تحلیل و آنالیز داشته باشید و ایده انجام شده تان را اصلاح کنید و تغییرات بیشتری بر روی آن ایجاد کنید تا به تکامل برسد. وقتی ایده اول را به اقدام می رسانید یک نتیجه ای در بر دارد: شکست یا موفقیت. آن را ثبت کنید و ایده های بعدی که خودکار برایتان آشکار می شوند را در مورد همان ایده را سریعا به انجام برسانید. هیچگاه وقتی اقدامی انجام نداده اید و در حالت سکون، ایده پردازی نکنید.
شما باید نتایجی از ایده اول تان دریافت کرده باشید (مهم نیست شکست یا موفقیت) و بعد روی همان ایده دوباره اصلاحاتی ایجاد و اعمال کنید و بازهم همین ساختار را پی بگیرید تا ایده به تکامل برسد
wunderlist را نصب کردم و هر روز اجرا میکنم. البته ایده پردازی ام ضعیف شده و روزانه نیست. بسیار از راهنماییتان متشکرم
یکی از بهترین اپلیکیشن های مدیریت کارها واندرلیست است که شما می توانید بخش ها یا اتاق هایی با مضنون متفاوت مثل ایده یابی امروز، کارهای عقب افتاده را بسازید تا مواردی که درونش میخواهید را ثبت کنید و وقتی انجام شان دادید، آنها را تیک بزنید تا ذخیره بشوند. کل نکته همین است که هدفمند از این برنامه استفاده کنید .
برای اتاق یا بخش ایده یابی ها باید متعهد شوید روزی ۵ دقیقه که یکی از بخش های محل کارتان فکر کنید و هر چه به ذهن تان از هر بخشی وارد شد را ثبت کنید و برای متصدیان یا کارمندان یا مدیران تجارت همان بخش بفرستید. اینگونه چشمه ایده ها به روی تان در درونتان باز می شود. ترس های قدیمی که مثلا کسی ایده من را بدزدد یا از آن استفاده کند درونتان از بین می رود.
روزی یک ایده کافیست. اما بعد از متعهد بودن تان در مدت سه ماه اتفاقی عجیب برای شما رخ میدهد که شما حدود ۹۰ ایده در واندرلیست ثبت کرده اید و هر کدام را به شخصی یا دوستی یا همکاری هدیه داده اید که نام آن شخص را در بخش جزئیات درونی آن ایده در واندرلیست بنویسید. بعد از هر ماه نگاهی کلی به ایده های آن ماه بیاندازید و به صورت ترکیبی ایده ها را به همدیگر متصل کنید تا یک ایده پخته برای کسب و کار خودتان بیابید.
ایده پخته تان را در یک دفتر ویژه مانند سررسید کوچک که همیشه همراهتان است بنویسید و این ایده پخته جدید را به کسی نشان ندهید. نام این نوع ایده پردازی، استراتژی است که در دستورالعمل طرح کسب و کار در گام طرح کسب و کار برایتان برای دانلود رایگان قرار میدهیم. ترکیب ایده ها یکی از محاسنش این است که موجب پخته تر شدن ایده ها شخصی خودتان می شود.
در ضمن یادتان باشد از مجموعه اینهمه ایده که هدیه داده اید شاید ۵% آن ایده ها را افراد اجرایی کرده باشند که شما به آنها هدیه داده اید. از منظر دیگر می گوییم که چه اتفاقی برای شخص شما افتاده است که عشق را در قالب ایده یا طرح های کوچک از درون مغز خود خارج کردید و هدیه دادید و اکنون این عشق به شما در نتایج مختلف باز خواهد گشت.
نکته اول: وقتی ایده ها را هدیه می دهید با چشمداشت بازگشت این کار را انجام ندهید بلکه واقعا از صمیم قلب و عاشقانه انجام دهید و نتایج را رها کنید. مثل اکنون که ما برای هر سوالی اینقدر یادداشت می کنیم تا درون مغزتان نور و عشق بیشتری به حرکت در بیاید.
نکته دوم: چگونه است که هر سوالی در زمینه اقتصاد کسب و کار می پرسید ما آن را در قالب راهکارهای ارزشمند پاسخ می دهیم؟ پاسخ این سوال همان هدیه دادن های ایده ها و انتقال عشق به سمت شماست که سالهای زیادی است انجامش داده ایم و بازهم انجام می دهیم. این نکته نتیجه همین راهکارهایی است که به شما داده ایم.
پاسخ سوال ۲ – اینکه بیان کردید ایده های باقی مانده در ذهن تان را کسی دیگه به شکل خودکار استفاده میکنه بدون اینکه شما به او بگویید، دلیل این است که برای خداوند مفهومی ندارد که در جهان فقط یک ایده باشد. وقتی کسی نتواند ایده را به عمل و نتیجه برای خدمت بیشتر به مردم برساند خالق آن ایده را به مغز شخصی دیگر وارد می کند تا حداقل بتواند توسط شخصی دیگر جهان را به سوی تکامل و رشد هدایت کند. این موضوع در مورد همه انسان ها صدق می کند که یا ایده را به عمل تبدیل می کنند یا اگر فقط در مغز ذخیره کنند کسی دیگر در جایی دیگر آن را به کار می بندد تا جهان را جایی زیبا برای سایر مردم تبدیل نماید.
جای نگرانی و ناراحتی بابت تعداد ایده ها نیست بلکه اقدام و عمل شماست که در نیتی درست باید آن ایده ها را به کار بست.
چه تعبیر خوبی کردین. نگاهم به این موضوع تغییر کرد. دیگه بجای ناراحت شدن خوشحال میشوم از اجرایی شدن ایده. ممنون
چون برای هیچ ایده ای پایانی وجود نداره که بخواهید ناراحت و نگران کمبود ایده باشید. ما در آنالیزهای خودمان بینهایت ایده مختلف به همه هموطنان بدون هیچ ادعا و منتی هدیه می دهیم، مگر مُزدی از کسی دریافت کرده ایم ؟ خیر .چون هیچ انتهایی در نامحدود بودن وجود ندارد که ناراحت باشیم
متشکرم از راهکارتان??