کلیپ ۲ : ۴راهکار سریع رسیدن به آرامش عمیق
چگونه میتوانم خیلی سریع به آرامش برسم اما این آرامش، آرامشی عمیق باشد؟
آیا میشود کارهای ساده و سریعی انجام داد تا آرامش عمیقی را تجربه کرد؟؛ بله میشود.
۴ راهکار ساده میخواهم بگویم که خیلی سریع بتوانید به آرامش عمیق درونی خودتان برسید.
کلیپ ۲ : ۴راهکار سریع رسیدن به آرامش عمیق
۱- گام اول : اولین گامی که باید انجام دهید، داشتن آگاهی است؛ یعنی آگاه باشید به شرایطی که در حال گذراندن هستید یا آگاه باشید به تجربه ای که در حال انجام شدن است.
وقتی آگاه نیستیم بر اساس پیشفرضهای مغزی عمل میکنیم و بر اساس کپیها زندگی میکنیم. ما طبق زندگی گذشته و بر اساس تجربیاتمان یک سری عادات و رفتارها را پیدا کردیم و در مواجهه با اتفاقات مشابه همان رفتار را تکرار میکنیم که به آن کپی میگوییم. کپیها، برنامههای مغزی هستند که در مغز ما وجود دارند و هر بار که میخواهیم یک تصمیم جدید بگیریم یا یک کار جدید انجام دهیم یا یک اتفاق تکراری را میبینیم، در حقیقت این برنامهها هستند که دارند انجام میشوند.
یعنی ما روی حالت خلبان خودکار یا اتوپایلوت این تصمیم را میگیریم، ما فقط کپیها را زندگی میکنیم.
وقتی میخواهید آگاهانه زندگی کنید دیگر کپیها را تکرار نمیکنید و به گذشته برنمیگردید؛ بلکه در همین لحظه باقی میمانید و تصمیم میگیرید که چه رفتاری را انجام دهید.
یعنی به آن اتفاقی که دارد برای شما رخ میدهد و در حال گذراندنش هستید، آگاه میشوید.
پس آگاهی به ما این اجازه را میدهد که از برنامههای قبلی مغزمان استفاده نکنیم. یک مثال بزنم؛ مثلاً شما یکی از دوستانتان را هر وقت میبینید، دکمه قرمز شما را فشار میدهد و شما را عصبانی میکند. حالا میتوانید این دفعه که با او برخورد داشتید، آگاهانه تصمیم بگیرید که آن برنامه قبلی، یعنی عصبی شدن و ناراحت شدن اجرا نشود و تصمیم بگیرید که میخواهید این دفعه رفتار جدیدی از خودتان نشان دهید و این دفعه این من هستم که صحنه را کنترل میکنم و یا این من هستم که میخواهم بگویم چه اتفاقی در این دیدار بیفتد.
این اولین گام بود یعنی آگاه شدن به شرایط، احوالات، رفتار و واکنشهای خودمان.
۲- گام دوم : گام بعدی انتخاب کردن است. یعنی اینکه انتخاب کنم که همین الان در حال گذراندن این اتفاق هستم، میخواهم چه رفتاری را از خودم نشان دهم یا میخواهم چه واکنشی داشته باشم. ما حالت انتخابگری را انتخاب میکنیم؛ چون ما انتخابگر آفریده شدهایم و این قابلیت انسانی ماست. وقتی داریم از کپیهای مغزی استفاده میکنیم و برنامههای مغزی اجرا میشود دیگر حالت انتخابی وجود ندارد.
پس من انتخاب میکنم که مثلاً این دفعه با همان دوستم اگر به من چیزی گفت و حرفی زد که خواست مرا عصبی کند، انتخاب میکنم که این دفعه مثلاً؛ لبخند میزنم، مکث میکنم و ترکش میکنم، یعنی صحنه را ترک میکنم و اجازه نمیدهم که اتفاقی بیفتد که آرامش مرا از من دور کند یا کسی بتواند بر روی آرامشم اثر بگذارد.
۳- گام سوم : گام بعدی تکرار کردن است که از دو مورد قبلی مهمتر است. عادتها و کپیهای مغزی ما چگونه به وجود میآیند؟ با تکرار کردن مداوم ما، آنها تبدیل به برنامه میشوند. اگر میخواهم این برنامهها را انجام ندهم باید چه کاری کنم؟ باید برنامههای جدیدی برای خودم بریزم که بر اساس همان آگاهی و انتخاب است و حالا آن را مدام تکرار و تکرار میکنم.
باید آنقدر آگاه بودن و انتخاب کردن را در شرایط مختلف تکرار کنید تا تبدیل به یک برنامه در مغز شما شود و از این به بعد در اتفاق مشابه، به جای اینکه سراغ برنامههای قبلی و کپیهای مغزی قبلی برود و آن را تکرار کند، برنامه جدید مغزتان را تکرار میکند و این میشود حالت جدید زندگی شما.
وقتی که برنامه جدید اجرا شود، شما میتوانید به حالت آرامش خودتان برسید؛ چرا؟ چون هم آگاه هستید که میخواهید آرامش داشته باشید، هم انتخاب کردید که میخواهید آرامش داشته باشید و دیگر نمیخواهید از آرامشتان دور باشید. حالا این انتخاب و آگاهی را با هم تکرار میکنید تا عادت مغزی شما شود و تبدیل به برنامه جدید شود.
۴- گام چهارم : مرحله بعدی که مرحله خیلی قشنگی هم هست به اسم ناظر و شاهد بودن. یعنی در هر اتفاقی که در حال تجربه هستید، یک لحظه خودتان را از صحنه جدا کنید، مثل یک کارگردان که در صحنه حضور دارد؛ بگویید کات و صحنه را نگه دارید؛ یک لحظه مکث کنید و بعد به آن شرایط آگاه شوید. ببینید چه واکنشی باید نشان دهید و دوباره برگردید به حالت آگاهی و انتخاب.
در این لحظه که مکث کردید با خودتان بگویید که اگر همین شرایط را خواهرم، دوستم، پدر و مادرم در حال تجربه بودند و من از دور میدیدم برای آنها چه چیزی داشتم برای گفتن؟ میگفتم الان باید چه کار کنید؟ چه نصیحتی داشتم؟
همان کاری که میخواهید به بقیه بگویید را خودتان انجام دهید؛ این نصیحت مناسب خودتان است.
در مقام شاهد و ناظر بودن سعی کنید مکث کنید. این صبر و مکث ماست که مهم است و بی واکنشی؛ بی واکنشی یعنی بتوانیم همان لحظه و بر اساس پیشفرضهای قبلی واکنش نشان ندهیم و مثل قبل نباشیم.
ما میخواهیم آرامشی عمیق را پیدا کنیم، پس باید آدم جدیدی باشیم و برای این آرامش عمیق باید زحمت کشیده شود. باید انتخاب داشته باشیم و باید آگاهانه رفتارهایمان را انجام دهیم
پس چهار گام را گفتیم که میتوانیم خیلی ساده و خیلی سریع به آرامشی عمیق برسیم و همیشه این آرامش عمیق را برای خودمان حفظ کنیم.
سعی کردم به سادهترین کلام، مفاهیم عمیقی که در مبحث آرامش جریان دارد را برایتان توضیح دهم.
اگر این مطلب برای شما مفید بود، برای دوستانت که دنبال آرامش میگردند هم بفرست و با من همراه باش با ویدیوهای بعدی که در پیج اینستاگرام من گذاشته میشود و آنها هم از موضوع آرامش و آرامش عمیق و همیشگی در زندگی صحبت میکنند.
آیا راهکار دیگری برای داشتن آرامش عمیق و همیشگی دارید؟ برایمان در همین صفحه بنویسید تا از آگاهی شما بهره ببریم.
دیدگاهتان را بنویسید