بلاگ

داستان آفرینش انسان از نور

خداوند عالم وقتی انسان را به روی زمین فرستاد، قبل از فرستادن به انسان گفت که تو با گنجی به روی زمین می‌آیی و تکه‌ای از وجود خودم را در درون تو قرار دادم تا هر وقت نیاز داشتی از آن استفاده کنی.

این وسط وقتی انسان به زمین رسید اتفاقاتی افتاد و یادش رفت که گنجی دارد و شاهزاده‌ای بر روی زمین است و خداوند هم یک سری نصیحت‌ها به او کرده، همه را فراموش کرد.

همه‌ی ما گنج درونی داشتیم که وقتی روی زمین آمدیم و وقتی دچار تاریکی‌ها و محدودیت‌ها شدیم، آن گنج و نیروی درونمان را یادمان رفت.

این بین یک سری پیامبران، رسولان و پیام‌آورانی آمدند و گفتند که شماها گنجی درونتان دارید، شماها نور درونی دارید که می‌توانید با آن هدایت شوید؛ اگر خالص باشید، اگر قلبتان را خالص کنید و یک سری کارها ر انجام ندهید می‌توانید که ارتباط مستقیمی با خداوند داشته باشید و از گنج درونی‌تان استفاده کنید.

آن چیزی که پیامبران و پیام‌آوران به ما می‌گفتند و از نور درونی ما بود، تازه امروزه دارد توی آزمایشگاه‌ها و علوم جدید کشف می‌شود؛ فیزیک کوانتوم به نتایجی دست پیدا کرده از نور و سلول‌های نوری ما که دستاوردهای خیلی بزرگی را می‌تواند برای ما توی زندگی‌مان فراهم کند.

حتی نظریه‌ی بیوفوتون‌ها می‌گوید که هر سلول از خودش نوری متصاعد می‌کند و آن نور در یک شبکه‌ی بزرگ به هم پیوسته، در یک ماتریکس نوری به هم متصل به هم پیوند خورده هستند؛ هیچ‌چیزی در این دنیا از هم جدا نیست، هیچ‌کداممان جدا از هم نیستیم و همه به هم پیوسته هستیم.

توی اصطلاحات روزمره هم از نور درون زیاد استفاده می‌کنیم، مثلا میگویند که این غذا ۱۰۰۰ کالری انرژی دارد منظورشان این است؛ انرژی نوری و خورشیدی که غذا در خود جذب کرده و وقتی شما مصرف می‌کنید آن میزان انرژی تبدیل به انرژی در بدن شما می‌شود، یا وقتی کسی به بیداری و آگاهی می‌رسد توی فرهنگ شرقی میگویند که شما روشن‌ضمیر شدید و یا وقتی کسی هدایت می‌شود می‌گویند نور هدایت بر قلبش تابیده است.

ما خودمان هم می‌دانیم که موجودات نوری هستیم، اما ماتریکس تاریکی که در آن داریم زندگی می‌کنیم، نور ما را صید و شکار می‌کند و توجه ما را از نور درونمان به چیزهایی که زیاد مهم نیست منتقل می‌کند، اما ما فکر می‌کنیم خیلی مهم هستند. هدف فرعی زندگی ما شده هدف اصلی‌مان و ما یادمان رفته است که اصلا آمدیم اینجا که دست به کشف خویشتن بزنیم؛ یک سفر لازم داریم، سفری به درون و روبرو شدن با همه‌ی تاریکی‌هایی که تا حالا برای خودمان ساختیم و پاکسازی و شستن همه‌ی تاریکی‌ها. وقتی این اتفاق افتاد نور درونمان شروع به درخشش می‌کند و آگاهی و هدایتی که باید به دلمان می‌تابد.

قضیه‌ی نور و تاریکی قضیه‌ی خیلی مهمی توی زندگی ماست و هر چه بتوانیم نور بیشتری برای خودمان در درونمان فعال‌تر کنیم، زندگی قشنگ‌تری می‌توانیم داشته باشیم؛ یکی از راه‌هایی که می‌شود نور را خیلی زیاد کرد خلوص قلبی هست؛ خلوصی که برای قلبمان درست می‌کنیم تا از یک سری چیزها خلاص و راحت شویم.  تو ویدیوی بعدی میگویم که چه چیزهایی نور درونتان را می‌تواند بیشتر کند و چه چیزهایی نور درونتان را کم می‌کند.

 

اگر این مطلب برای شما مفید بود، برای دوستانت هم بفرست و با من همراه باش با ویدیوهای بعدی که در پیج اینستاگرام من گذاشته می‌شود و آنها هم از موضوع سبک جدید زندگی، آرامش عمیق و همیشگی در زندگی صحبت می‌کنند.

 

 

 

 

banner - داستان آفرینش انسان از نور
اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید

مرا با ایمیل از دیدگاه های آتی این نوشته مطلع کن. همچنین می توانید بدون ارسال دیدگاه مشترک شوید.

error: