تحقیق ٢ : ٨ حقیقت درباره موفقیت، که برخی افراد آن را از شما مخفی میکنند!
هشت حقیقتی که دانستن آنها حق مسلم شماست. حقایقی از موفقیت که توسط برخی افراد مخفی باقی میماند و شاید هیچگاه آشکار نمیشود و علیه خود افراد جستجوگر استفاده میگردد.
چرا جوانان یک کشور، به موضوعات نگاه درستی ندارند؟ شاید مسیری که نامش را موفقیت گذاشتهاند، خودش داستانی عظیم داشته باشد! در این صفحه، ما به بررسی هشت حقیقت همیشه مخفی میپردازیم، تا پرده از همهچیز برایتان برداریم.
سرفصلها:
• حقیقت اول: تعریف نادرست موفقیت
• حقیقت دوم: چرا موفقیت را یک نقطه نهایی جلوه کردهاند؟
• حقیقت سوم: همیشه اساتید، موفقیت را برایتان تعریف کردهاند!
• حقیقت چهارم: مراحل موفقیت چیست و چگونه آن را بسازم؟
• حقیقت پنجم: آیا من موفق هستم؟
• حقیقت ششم: رابطه موفقیت و ثروت چیست؟
• حقیقت هفتم: الگوی موفقیت چه کسی است؟
• حقیقت هشتم: شکست پُلی برای موفقیت
حقیقت اول: تعریف نادرست موفقیت
آیا موفقیت را درست تعریف کردهایم؟
همانطور که در پیج اینستاگرام طرح نور گفتیم: موفقیت گام انتهایی نیست و برعکس تصور همگان، گام اولیه همه کسب و کارهاست! چون اقدامی مؤثر انجام دادهاید و کسب و کاری را شروع کردید و در حال حرکت و فعالیت هستید. این یعنی جاری هستید و رودخانه روان و جاری است که راه خود را از دلسنگ نیز پیدا میکند. حقیقت دیگری که درباره این موضوع باید بدانید این است که موفقیت موجود در قلههای دوردست و فتح نشدنی، شما را مداوم در خواب و رؤیا نگه میدارد و از نرسیدن به آنهمیشه ناراضی و افسرده هستید.
همیشه حس نرسیدن و نتوانستن، شما را تبدیل به انسان ناامید، افسرده، بیحال و بیرمقی میکند که دیگر توان ادامه دادن ندارید. یعنی شما در همان ابتدای راهتان که هدف برای خودتان تعریف میکنید، حتی توان شروع کردن هم ندارید. زیرا بهصورت پیشفرض از درون میدانید رسیدن به چنین جایگاهی محال است یا حداقل در چند سال اول دستیافتنی نیست.
• چرا باید یک جوان جویای کار، خودش را با یک انسان با بیست سال تجربه و کار مقایسه کند؟
• چرا باید هدفش را رسیدن به چنین جایگاهی بگذارد، آنهم همان اول کار؟
• چه کسی گفته که موفقیت تبدیلشدن به یک غول اقتصادی جهانی است؟
خودتان به این بیندیشید که اگر موفقیت را در کنار خود ببینید که هماکنون هم لمسش میکنید، طی کردن پلههای ترقی راحتتر است یا اینکه موفقیت را دور از خودتان و قلهای در دوردستها تصور کنید و همیشه به این فکر کنید که من که نمیتوانم به آن نقطه برسم؟
پیشنهاد ما : کتاب و علوم موفقیت را برای همیشه دور بریزید و تعریف موفقیت را از آینده که برایتان توصیف کردهاند، به زمان اکنون بیاورید. بر روی تخصص شغلیتان متمرکز باشید و هر کاری که انجام میدهید را بهعنوان یک موفقیت، جایی بنویسید و ثبت کنید.
حقیقت دوم: چرا موفقیت را یک نقطه نهایی جلوه کردهاند؟
اگر به شما بگویند که یک داروی معجزهآسا که جاودانگی و سلامت همیشگی به شما میبخشد و در غاری پنهان، در بلندترین کوه جهان وجود دارد و ما تنها کسانی در جهان هستیم که راه دسترسی به آن را بلدیم، واکنش شما چیست؟ هر چه پول و سرمایه دارید را خرج میکنید، تا آن راز را بدانید. شاید حتی برای رفتن به آن کوه هم اقدامی نکنید، زیرا اقدام به رفتن و تجربه کردن مشکل است.
ولی دانستن راز که زحمتی ندارد و همچنین احساس دانستن یک راز مهم جهان شما را وسوسه میکند. چون احساس خاص بودن به شما میدهد. این همان فریب طلایی است به نام موفقیت که سالهاست به شما میفروشند! همان اکسیر جاودانگی راز موفقیت کسب و کارهای جهان، که در جعبهای گوهر نشان و لوکس به شما بهعنوان محصول میدهند. برای همین، موفقیت تنها یک نقطه است و آنهم در انتهای مسیر که خیلی راه مانده تا به آن برسید. راه رسیدن به آن را هم بلد نیستید، زیرا یک راز است.
حال اگر میخواهید رمز و راز آن را بدانید، تنها عدهای خاص هستند در جامعه که با لطف بزرگشان! و حس بینهایت بشردوستی و نوعدوستیشان! راز را به شما منتقل میکنند و در جعبههای گرانبها به شما، هیچ میفروشند. همیشه وعده و وعید دادن و شما را به آن وعدههای پوچ، زنده و سرپا نگهداشتن کار راحتی است. زیرا اینگونه بهسادگی به شما امیدی توخالی را میتوان فروخت. خیلی از کسانی که در کلاسها و همایشهای موفقیت شرکت میکنند و کتابهای موفقیت را میخوانند، حتی یک دهم همان رازهای گفتهشده را هم انجام نمیدهند.
آنها فقط برای دانستن به کلاس رفتهاند یا کتابی را خریدهاند؛ چون انجام عمل، موفق شدن، طی کردن راه و اقدام به کار برای همه افراد سخت است و همه از آن فراری هستند. اما دانستن رازهای موفقیت راحت است و در ذهن مینشیند و نیازی هم به اقدام ندارد! این همان بار دانش بیهودهای است که در تحقیق اول از آن نام بردیم، که باعث انباشت اطلاعات در مغزتان از دانش غیرضروری میشود و نور سلولهای شما را میبلعد و شما را تبدیل به خریداران همیشگی موفقیت و علوم بیهوده میکند.
پیشنهاد ما : جستجوها را برای کسب هر دانش و علمی خارج از تخصص کار و شغل دلخواهتان، پایان دهید. در غیر این صورت تمام دانش و اطلاعات، موجب سکون و بدبختیتان میشود.
حقیقت سوم: همیشه اساتید، موفقیت را برایتان تعریف کردهاند!
حالا موفقیت را چگونه برای خودم تعریف کنم؟
موفق شدن، موفقیت و برنده شدن، یک امر مستمر و پیدرپی است و تعریف موفقیت بهعنوان یک نقطه نهایی و در دوردستها، کار اشتباهی است. موفقیت از گام اول شما شروع میشود و تا گامهای نهایی، پیروزی و کامیابی نیز همواره همراه شماست. موفقیت یک پروسه است و شما باید آن را برای خودتان بهصورت یک «روند دائمی همیشه همراه» تعریف کنید. میتواند از کوچکترین پیروزیهای شما، تشکیل شود و به پیروزیهای بزرگ کسب و کار شما برسد.
موفقیت میتواند همین کار امروز و اقدام کوچک شما باشد. میتواند همین تیک زدنهای گامهای تقسیمشده هر روزه و هر هفته شما باشد. موفقیت شادکامی شماست، وقتیکه میبینید تصمیمات و اقدامات کوچک شما جواب میدهد و شما نتایج را میبینید. این شما هستید که موفقیت را برای خودتان تعریف میکنید. تعریف دیگران از موفقیت را بگذارید، برای خودشان. دیگران سنجش و میزان درستی برای سنجیدن مقدار موفقیت شما نیستند.
• یا اصلاً چرا باید دیگران بگویند که آیا شما موفق هستید یا نه؟
• یا جامعه بگوید که موفقیت این است و شما به آن رسیدید؟
• یا در جهان از شما بهعنوان اسطوره موفقیت نام ببرند!
شما از درونتان و برای خودتان، واژه موفقیت را تعریف کنید. آن را ساخته پرداخته کنید و تعریفش را برای خودتان بنویسید. نگذارید جامعه و جو حاکم بر آن، از شما مترسکی دنبالهرو بسازد و شما را اسیر تعاریف و واژههای دلخواه خود کند و افرادی خاص را بهعنوان اسطوره و بُت معرفی کند. در حقیقت اسطورههایی که جوانان امروزی، از آنها برای خودشان الگو ساختهاند، همان بُتهای زمان جاهلیت بشریت هستند. اما در مدل و ورژن مُدرن امروزی، هیچگاه هیچکسی نمیاندیشد که آنها هم بُت هستند و خودشان هم در حال پرستیدن آن!
همه انسانها اسطوره هستند، اگر به عظمت درون خودشان پی ببرند و بدانند که چهکارهایی میتوانند انجام دهند. ما خودمان را به دست فراموشی سپردیم و عظمت و کرامت خودمان را پنهان کردیم و حالا سودجویانی از بیرون، مدام به ما یادآوری میکنند که شما میتوانید و ما شما را هدایت میکنیم تا بتوانید. هدایتگران اصلی جامعه، راهبران و پیامبران خداوند هستند که آمدند تا کرامت و عزت انسانی را یادآوری کنند، آنهم به رایگان و گفتند که شما میتوانید و آنقدر بزرگ هستید که برای هدایت و خوشبختیتان نیاز به بردگی هیچ فرعونی ندارید و احتیاج به پرستش هیچ بُتی هم نیست.
پیشنهاد ما : کافی است که شما خودتان، خودتان را پیدا کنید. آنوقت همه راهها و کارها، موفقیت ناب و خالص است.
حقیقت چهارم: مراحل موفقیت چیست و چگونه آن را بسازم؟
گفتیم که موفقیت یک روند پیدرپیِ همیشه همراه است و این شما هستید که باید موفقیت را برای خودتان تعریف کنید. پس مراحل آن نیز به خود شما بستگی دارد و میتوانید موفقیت را پلهپله برای خودتان تعریف کنید و از آن برای خودتان مرحلهها را بسازید. اگر در شروع کاری هستید و تازه در حال پایهریزی کسب و کارتان هستید، تعریف موفقیت نیز یکی از کارهایی است که باید همین ابتدا انجام دهید. برای خودتان موفقیت را معنا کنید و مراحل آن را بنویسید.
انجام مرحله اول، نوشتن طرح کسب و کارتان میشود، موفقیت اول شما! موفقیت را مانند نردبانی در نظر بگیرید که باید پلهها را طی کنید و هر پله یکی از موفقیتهای شماست و البته مقصد، پلهی آخر نردبان نیست زیرا نردبان موفقیت، تمام ناشدنی است. هدفگذاری و تیک زدن اهداف، همین پلههای موفقیت شماست که یکییکی طی میشوند.
پیشنهاد ما : از موفقیتهای کوچک خود شاد باشید و برای هر موفقیتی جشنی هر چند کوچک بگیرد و قدردان خودتان باشید که اینگونه موفق شدهاید.
حقیقت پنجم: آیا من موفق خواهم شد؟
شما همین الآن هم موفق هستید، زیرا اقدامی انجام دادهاید و در حال مطالعه این مقاله هستید. موفق بودن به همین سادگی است، بهسادگی آب خوردن. تلقین ناموفق بودن به شما توسط افرادی زیرک، باعث ایجاد بسیاری از احساسات مخرب در شما شده است. آنقدر داستان موفقیت خودشان را برایتان بهعنوان داستانسرایی گفتهاند که به مرز ناامیدی رسیدهاید! مدام در کلیپهای خود از ماشینها و ویلاهای خود به شما فخرفروشی کردهاند که دیگر نمیتوانید به آسانی از شر آنها خلاص شوید.
اما یادتان باشد اگر جوانان یک کشور را فریب میدهند، کسی نمیتواند خداوند را فریب بدهد. این فخرفروشی با پول مردم، برای فرعونی که خود را صاحب عظمت میدانست را هم خدا در یک چشم برهم زدن از او گرفت. حالا چند ماشین، ویلا، مزرعه، جت شخصی برای خالق یکتا همانند یک نگاه است که از زیرکان، بستاند.
احساسات مخرب شما را، به سمت ترسها و اضطرابهای روزانه هُل میدهند و بعد این ترس است که بر ذهن شما حاکم میشود و شما هرگز به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد و مثل تمام مردمان امروزی، دست به دامن تکنیکها، فنون، عرفانها و مدیتیشنها میشوید تا این حکومت ترس و احساسات مخرب را اندکی، کم کنید و احساس رضایت از خود را تا حد بسیار پایینی تجربه کنید. البته که همه این فنون و تکنیکها خرج دارد و شما باید برای درکِ ارزشِ آنها پول بپردازید.
اگر شما، موفقیت را دستنیافتنی حساب کنید و خودتان را با الگوهای نامناسب بسنجید، احساس رضایت و عزتنفس خودتان را تخریب میکنید و تخریب مداوم، از شما انسان بیعرضه و بیدست و پایی میسازد که نه تنها برای خودش مفید نیست بلکه برای جامعه هم مفید نیست و زمینه را برای استفاده سودجویان موفقیت فروش باز میکند.
اینچنین به دیگران اجازه میدهید تا راجع به شما نظر دهند و نصیحتهای مسخرهشان را در گوش و مغز شما فرو کنند و شما هم بهراحتی میپذیرید، زیرا در آن لحظه ارادهای از خود ندارید و تبدیل به موجود زیردست و حقیری شدهاید. احساس رضایت از خود و داشتن اعتمادبهنفس، در پیشبرد اهداف و طی کردن پلههای موفقیت به شما کمک شایانی میکند. دانستن اینکه شما همین الآن هم موفق هستید، در هر شرایطی احساس رضایت از خود را به شما برمیگرداند و کمک میکند تا هر روز آن را تقویت کنید و بر عزتنفس و اعتمادبهنفس خود بیفزایید.
خود را تصور کنید که موفقیت را در آغوش گرفتهاید و آن را از نزدیک لمس میکنید و این حس وجد و شادی از موفق بودن را، در سلول خود درک میکنید. شما کاملترین و عالیترین موجود آفریده خداوند هستید و مطمئن باشید، موفقیت نیز یکی از همین اجزایی است که خدا در وجود شما نهاده است و قطعاً انسان را نیازمند و محتاج به دانش خرافاتی مثل قانون جذب، NLP، کوچینگ، مربیگری، هیپنوتیزم و غیره نیافریده است.
پیشنهاد ما : همین الان تصمیم خودتان را بگیرید که یا از همه موارد رازگونه پوچ رها شوید یا در پی تخممرغهای توخالی و تهی در چرخه معیوب بگردید!
حقیقت ششم: رابطه موفقیت و ثروت چیست؟
امروزه نشانه موفقیت، داشتن ثروت، ماشینهای مدل بالا، رفتوآمد با افراد متمول، مصاحبه و عکس با افراد معروف و خانههای لوکس بالاشهری است، که معلوم نیست این فاکتورها و نشانهها را چه کسی تعیین میکند. ما میدانیم، همان موفقیت فروشها. برای اینکه ثابت کنند خودشان موفق هستند و به آن دست یافتهایم. کلیپهای خودشان را در ماشینی که حتماً آرمانی معلوم است، ضبط میکنند که شاید آنهم اجارهای و کرایهای باشد.
از دیدگاه ما و بر اساس تحقیقات آزمایشگاهی، هر انسانی دارای محدودیتهای زیادی است. عموماً یکی از نحوه شناسایی محدودیتهایمان، مهم بودن و بیشتر صحبت کردن در مورد یک موضوعی خاص است. بنابراین این افراد که کلیپهایی را با شرایط خاص خودشان، منتشر میکنند دقیقاً در همان بخش دارای محدودیت شدیدی هستند.
زیرا ماشینها، خانهها، محیط موجود در کلیپها آنها را باید تعریف کند. زیرا آنها به خودشان شک دارند و کوچکتر از این عناصر ساخته دست بشر میباشند. اما به یاد داشته باشید که هیچچیزی نمیتواند شما را تعریف کند. شما بزرگتر از ویلاها، مزارع، جت شخصی و غیره هستید. پس اگر اینگونه است که همه اختلاس گران و کلاهبرداران جهان هم موفق هستند. چون آنها هم با پول ربوده شده و اهدا شده از سمت مردم ناآگاه، همین کار را میکنند و دقیقاً از همین ابزار استفاده میکنند تا پول بیشتری را به جیب بزنند و فرار کنند.
انسان موفق نیازی به خودنمایی ندارد، حتی نیازی به ثروت هم ندارد. او موفق است و احساس خوب موفق بودن، زندگیِ عالی برایش ساخته است. چه ثروت داشته باشد و چه نداشته باشد، خدمت عالی و کار بینظیر خود را عرضه میکند. آیا خدمت افراد موفق و تأثیرگذار مثل بیل گیتس یا استیو جابز یا ادیسون را در خدمتی که به جهان عرضه کردند را با پولی که به دست آوردهاند، میسنجید یا راحتی که برای بشر به وجود آوردند؟
هر سه نفر مواردی را در صنعت و تکنولوژی جابجا کردند و تأثیر زیادی بر جامعه و راحتی زندگیهای امروزی داشتند. آیا موفق بودنشان را با ثروتشان میسنجید؟ اگر این کار را میکنید که در اشتباه بزرگی به سر میبرید. شما باید خدمات آنان به همنوعانشان و ارزشهایی که برای افراد جامعه به ارمغان آوردهاند، را ببینید. پایه موفقیت، خدمترسانی به افراد و جامعه است، نه کسب ثروت و پولهای چاپشده در حساب بانکی و گنجههای گوشه خانه. شما میدانید که مدل ماشین هر سه این افراد چیست؟ نمیدانید! چون هرگز خودنمایی نکردند و نیازی ندیدند که دنیا بداند، چه چیزهایی دارند و چهکارهایی میکنند.
پیشنهاد ما : از افرادی که عناصر خارجی و بیرونی آنها را تعریف میکند، سریعاً دور شوید! زیرا محدودیت آنها در همین بخش است و میتواند به شما هم در درازمدت منتقل شود.
حقیقت هفتم: الگوی موفقیت چه کسی است؟
پذیرفتن کسانی بهعنوان الگو، اسطوره و نمونه، کار درستی نیست! بهتر است قبل از اینکه فرد یا شخصی الگوی شما باشد، کار و عمل آن فرد را الگوسازی کنید. یعنی تمام روند زندگی کاری و حرفهای شخص را بررسی کنید و از موفقیت و روند کاری او یادداشتی تهیه کنید و از نقاط قوت و ضعف آن درس بگیرید. اگر فردی را بهعنوان الگوی موفقیت انتخاب کنید و مدام در ذهن خود از او تعریف و تمجید نمایید، در حقیقت او را بهعنوان بُت پذیرفتهاید که کار ناپسندی است.
افراد موفق و مفید، بسیار افراد گرانبهایی برای جامعه هستند. ولی هر چقدر هم عالی باشند، نباید آنها را در ذهنتان آنقدر بزرگ و پر ابهت کنید که حتی خودتان هم نتوانید به جایگاهشان برسید، شما چه میدانید شاید روزی برسد که آنها به جایگاه شما غبطه بخورند!
پیشنهاد ما : تنها کسانی را که میتوانید بهعنوان الگو انتخاب کنید که پیامآوران خالق یکتا هستند. زیرا برای هدایت جامعه و نسل بشر از خودشان گذشتند و ارزشهای بیشماری را به بشریت هدیه کردند. که این امر، کار یک انسان نامحدود و به دور از ارزشآفرینیهایی مانند پول، زمین، مزرعه، ماشین و غیره است.
حقیقت هشتم: شکست پُلی برای موفقیت
• چه کسانی را شکستخورده میدانید؟
• چه کسانی را ناموفق میدانید؟
• تعریف ناموفق و شکستخورده، در ذهنتان چیست؟
همانطور که نباید حرف، تعریف، تمجید، تمسخر و تحقیر دیگران برای شما ملاک باشد؛ تعاریف شما برای دیگران نیز به درد نمیخورد و نباید دیگران را مورد سنجش و قضاوت قرار دهید. در حقیقت در دنیا شکستی وجود ندارد و همه آن چیزی که بهعنوان عدم پیروزی یا شکست میشناسید، درس و تجاربی هستند که به شکلی ارائه شدند که شما دوست نداشتهاید و دلخواه شما نبوده است.
درسهایی که باید حتماً میگرفتید تا مقام والای خودتان را پیدا کنید و از آنجایی که شاگرد تنبلی بودید و متوجه هدف جهان از ارائه این دروس نشدید، باز هم این درسها تکرار و تکرار شدند و باعث رنجش، آزار و عذاب برای شما شدند. در حالیکه آنها مدام تکرار شدند تا چیزی را به شما یادآوری کنند، که همان عزت و کرامت شما در مقام انسان بودن است و من نام آنها را «شکست» نمیگذارم. شکست پُل پیروزی شما نبوده است.
درسها، تجربه ها و یادآوریها شما را بهسوی پیروزی هدایت کرد که همانها هم جزو پروسه موفقیت شما هستند و نمیتوان آنها را به دو بخش شکست و پیروزی تقسیم کرد. فکر کنید اگر اخراج کارمندی از محل کارش وجود نداشت، آیا او روزی به کارآفرین شدن میاندیشید؟ یا مثالی زنده از بنیانگذار سایت علیبابا، در اینجا میزنیم که با چندین بار رد شدن در امتحان ورودی دانشگاه و استخدام اداره پلیس و مصاحبه فروشندگی، به راهاندازی سایت فکر کرد. تصور کنید که اگر او بهعنوان پلیس پذیرفتهشده بود، دیگر جایگاه فعلی قرار نداشت و حتی به آن فکر هم نمیکرد.
در حقیقت تمام آن نپذیرفته شدنها و رد شدنها، مسیری برای اقدام به عمل او بوده است و میشود گفت: که این موهبت خداوند برای او بود که مدام رد شود و جایگاه اصلی و دلخواه خودش را پیدا کند. حال چگونه باید به آن نگریست شکست یا مراحل موفقیت؟
پیشنهاد ما : لیستی از تمام شکستها را انتخاب کنید و ببینید چه درسهایی درون آنها قرار دارد، که شما آن را نادیده گرفتهاید!
حالا سؤالی از شما داریم که اگر پاسخش را یافتید، در بخش نظرات برای ما بنویسید:
موهبت شما چه بوده است که تاکنون متوجه آن نشدهاید و آن را شکست تلقی کردهاید و جزو روند موفقیت خودتان به شمار نیاوردید؟
کلیپ بعدی : ١٠ معیار شناسایی شبه علم ها
برای دریافت رایگان قسمت هفتم سفر به دنیای کسب و کار ایمیل خود را وارد کنید
درباره دُرین خاکسار
همیشه در حال یادگیری و ارتقا هستم و از این کار لذت میبرم. مدتی هست تصمیم گرفتم از تجربیات و درکهایی که از مطالعات و کسب و کارهای خودم و مشاوره هام به دست آوردم، یادداشتی هایی را بنویسم، برای همین طرح نور به وجود آمد تا نوری باشه بر راه ها و جرقه ای در مغزها اگر علاقه مند هستید بیشتر در مورد داستان من بدانید به صفحه درباره ما مراجعه کنید.
نوشته های بیشتر از دُرین خاکسارمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
انرژی خواری و نور دزدی چیست؟ انرژی خوارها کیستند؟
۷ گام ساده پرش به سبک جدید زندگی در فراوانی
جایگاه فراوانی در زندگی های امروزی کجاست؟ چگونه آن را در زندگی شخصی و اقتصاد فردی خودم به اجرا درآورم؟ چگونه در کسب و کارم فراوانی و برکت را داشته باشم؟
تحقیق ٩: مشتری صرفاً خریدار شرکت شما نیست! (تعریف درست مشتری و خریدار)
اگر مشتری در جهان وجود نداشته باشد چه اتفاقی میافتد؟ بهتر است تعریف درست مشتری و خریدار را بدانیم تا بتوانیم سفر مشتری را در کسب و کارمان طراحی کنیم.
تحقیق ٨: روش های بسترسازی صداقت در کسب و کار [نتیجه یک مشاوره]
صداقت در کسب و کارتان چه اندازه اهمیت دارد؟ همه به دنبال روشهای افزایش درآمد بیشتر در بازه زمانی کوتاه هستند، رعایت صداقت یکی از میانبرهای افزایش درآمد است
تحقیق هفتم: ٧ برنامه ساده برای مدیریت زمان در کارهای روزانه که باید انجام دهید!
مدیریت زمان به آسانی در ۷ مرحله ساده : زمان زمینی فقط یک قاعده است، به راحتی میتوانید آن را مدیریت کنید و کارهای روزانه را به سرانجام برسانید
تحقیق ۶: یک راهکار قطعی برای عبور از ترس در کسب و کار (به همراه ویدیو + پادکست)
۵ ترس در کسب و کار امروزی که جزو شایعترین و مهمترین ترسهایی هستند که شما را فلج میکنند و شما را از ادامه دادن و اقدام کردن در هر برنامهای باز میدارند!
دیدگاهتان را بنویسید