تحقیق ۴: هفت سوالی که حتماً باید برای امنیت شغلی ، از خودتان بپرسید!
چرا کسی از امنیت شغلی ، در کسب و کار خود اطلاعی ندارد؟
ما در این تحقیق بهطور جامع به آزمون درجه امنیت شغلی میپردازیم تا اثرات فاجعه بار این موضوع که از سوی کارفرمایان و مدیران، بر روی کارمندان و کارگران اعمال شده است را مورد بررسی قرار دهیم. در تحقیق پیشین از احساس رضایت شغلی گفتیم که باید همه افراد از رئیس، کارمندان، وکیل، وزیر و همه اقشار، آن را در کار خود تجربه کنند و بدون آن نمیشود شغل و هدفی را پیش برد. مورد بعد از رضایت خاطر داشتن، داشتن امنیت شغلی است که تجربه و وجود آن از همهچیز مهمتر است.
بخش ١: امنیت شغلی چیست؟
اینکه کارگر و کارمند مداوم به فکر آینده شغلی خود باشد یا اتمام قرارداد خود یا امضای قرارداد بعدی، قطعاً بر روی کیفیت کار اثرگذار است و یک کارمند نمیتواند با فراغ بال به کار خود بپردازد یا تمرکزی هرچند کوتاه بر شغل فعلی خود داشته باشد. زیرا همیشه نگران، مضطرب و در حال جستجو است تا شاید مکانی بهتر و بدون دغدغه را پیدا کرده و کار کند.
بنابراین فراهم آوردن شرایطی با آسایش خاطر و آرامش کار کردن، باعث ایجاد امنیت شغلی میشود که نکته بسیار مهمی برای تجربه کردن در کسب و کار است. این آرامش خاطر میتواند از قرارداد کاری، مزایا، بیمه و اضافهحقوق باشد و تا درآمد مالی و روابط با همکاران و رقبا ادامه داشته باشد.
همچنین امنیت شغلی بدین معناست که بتوانم ١٠ سال آینده خود را ترسیم کنم و بدانم که میتوانم تا ده سال آینده به گسترش شغل خود و ارتقاء بیندیشم و خودم، مهارتها و تخصصم را گسترش دهم و اگر چشماندازی از آینده شغلی خود ندارم، پس امنیتی هم وجود ندارد.
بخش ٢: اهمیت امنیت شغلی چیست؟
همانطور که در مقاله پیشین هم گفتم کارگر و کارمندِ در فکرِ نان، ذهن آزادی برای اندیشه و تمرکز به مسائل کاری ندارد و آنکسی که تمرکز ندارد، احتمال خطایش بالا میرود. وقتیکه تمام شرایط کاری برعلیه یک کارمند یا کارگر باشد، چگونه میتواند با ذهنی باز کار کند؟! از زمان بستن قرارداد و کشیدن خط و نشانها از سوی کارفرما، این احساس عدم امنیت شروع میشود و مدام گسترش مییابد.
چگونه کارمندی میتواند بر کارش و گسترش آن تمرکز کند، وقتیکه مدام و از همان روز اول به این فکر میکند که باید جایی دیگر را برای کار کردن بیابد و شغلش را عوض کند؟ مسلماً دل به کار نخواهد داد و به کامل و بیخطا کار کردن فکر نمیکند و مدام در فکر فرار است و اگر در آن مکان باقی مانده است، فقط به خاطر داشتن سابقهای برای یافتن شغل بعدی یا داشتن درآمدی است تا بتواند هزینههایش را تأمین کند. بیشک همه ما، روزی این مورد را تجربه کردهایم.
حالا در این مکان مدتی را کار کنم تا درآمدی داشته باشم و سابقهای برای خود فراهم کنم تا شغل بعدی خوبی را پیدا کنم. ولی غافل از اینکه در آنجا کار نمیکردیم و نمیدانم به چه مشغول بوده ایم! بیگاری یا بیکاری؟
اشتباه اول در یافتن شغلی بود که هیچ عشق و علاقهای به آن نداشتیم. زیرا به دو هدف آنجا ایستادیم و کار کردیم: پول و سابقه!
اشتباه دوم این بود که تمام مدت روز، ماه و سالهایی که میگذرند، چه چیز در مغز، روح و روان ما جاری است؟ احساسی ناخوشایند از بیثباتی، عدم امنیت، استرس و اضطراب، ترس از دست دادن درآمد، جایگاه و غیره.
وقتیکه به عقب بر میگردید و انتخاب شغل و نحوه کسب درآمد خود را نگاه میکنید، ناگاه میبینید که سالها گذشته است و شما با این احساسات و ترسها روزگار گذراندهاید و به اصطلاح بیعشق و بیهدف فقط برای دریافت پول کار کردهاید. خب حالا به انسانی مشابه پاراگراف بالا نگاه کنید، از خود چه ساخته است؟ و آیا ارزش داشته است که سالها اسیر چنین ساختاری باشد؟
نداشتن امنیت شغلی نتایج فاجعهباری دارد که متأسفانه کسی به فکرش نیست و همه به سود خود فکر میکنند و به آسیبی که به بدنه جامعه و اشخاص حاضر در مشاغل میرسد، توجهی ندارند. اگر همه افراد میدانستند که در زندگی اجتماعی دیگران، دخیل هستند و تصمیمات نادرست آنها، میتواند نتایج بد و غیرقابل جبرانی بر زندگی یک جامعه بگذارد، آنوقت در تصمیمگیریهای مبتنی بر منافع و سود شخصی، بیشتر دقت میکردند.
بخش ٣: امنیت شغلی کارکنان
فراهم آوردن امنیت شغلی از وظایف و اختیارات رئیس یک مجموعه است که باید با درایت، تیزبینی و هوشیاری بالا، شرایط استخدام را تنظیم کند و البته فقط به منافع و سود مالی خود و شرکتش توجهی نداشته باشد.
انتظارات و توقعات خود را بنویسد و در همان جلسه معرفی استخدام به نیروی جدید ارائه کند. همچنین در فکر این باشد که چگونه بهترین شرایط استخدامی را فراهم کند تا امنیت شغلی و رضایت شغلی در آن جای داشته باشد. قرارداد کاری بدون وجود این دو مورد (رضایت و امنیت شغلی)، کاغذ پارهای بیش نیست و ارزش امضا کردن و یا حتی بحث کردن هم ندارد.
بخش ۴: امنیت شغلی کارگران
کارگران، زحمتکشترین قشر جامعه هستند که باوجود نادیده گرفته شدن از سوی همگان، تمام بار کاری یک جامعه را بر دوش میکشند. روزی را فرض کنید که هیچ کارگری بر سر کارش حاضر نشود و غیبت کند. آن روز بر سر جامعه متمدن، تمیز و پر زرق و برق امروزی چه خواهد آمد؟ سنگ بر روی سنگ بند نمیشود. میخواهم بگویم که باوجود اینهمه ابزار الکترونیکی و ماشینآلات مکانیکی و تجهیزات اتوماتیک کارخانهها، بازهم این کارگران هستند که چرخهای حرکتی یک جامعه را میچرخانند و متأسفانه مظلومترین و بی توقع ترین قشر جامعه هستند.
آنچه انتظار میرود این است که روزی تمام کارگران و کارمندان یک جامعه از حق و حقوق خودشان آگاه باشند و نگذارند کسی و یا مقامی از ناآگاهی آنان از قوانین کاری سوءاستفاده کند یا به دلیل نیاز و احتیاج، تن به هر شرایط کاری بدهند. وقتی حرکت بدنه اصلی یک جامعه و کار اصلی آن بر دوش کارگران عزیز و زحمتکش است، تأمین آسایش و آرامش آنان میتواند در آسایش و آرامش یک جامعه اثر بسیار بالایی داشته باشد.
کارگران عزیز باید از حق و حقوق کاری خود و از امنیت شغلی و رضایت شغلی که کارفرما برای آنان فراهم میکند، آگاه باشند و بدون این دو مورد کاری انجام ندهند و به دنبال شرایط بهتری برای کار خود باشند. ارزشمندی انسان بر روی کره خاکی به شغل، پُست و مقامش نیست بلکه به خدمتی است که به بشریت ارائه میکند و این کارگران هستند که در تمام مدت روز و زندگی خود در حال خدمترسانی و فراهم کردن شرایط بهتر زندگی برای دیگران هستند.
پس از نظر من ارزشمندترین هستند و باید قدر خود و کارشان را بدانند و آن را رایگان و با مُزد پایین و بدون حقوق کافی در اختیار کارفرمایان زورگو و منفعتطلب قرار ندهند. دوره بردهداری و استثمار به پایان رسیده است و چه کارمند باشید و چه کارگر و چه رئیس، باید حواستان باشد که در این وادی وارد نشوید.
بخش ۵: امنیت شغلی زنان
مهمترین مثال یک جامعه سالم، امنیت شغلی زنان آن جامعه است. زنان اگر در شغلشان احساس امنیت و آرامش خاطر نداشته باشند، این مسئله به همه زندگیشان تعمیم پیدا میکند و همان ناامنی و عدم آرامش را به خانواده خود نیز میکشانند. این خاصیت مغزی زنان است و باعث میشود تمام مدت ذهنشان درگیر مسائل حاشیهای و استرسزای شغلشان باشد.
از آنجا که زنان، جامعه کوچکی به نام خانواده را در آغوش گرم خود میپرورانند و تمام محور یک خانه را زنان تشکیل میدهند، داشتن آرامش، حس خوب و رضایت از خود، خانه آنها را گرم و پرعشق نگه میدارد. بنابراین توصیه من به زنان و بانوان عزیز این است که از شغلهای پر استرس و پر حاشیه که امنیت روانی و امنیت شغلی را تأمین نمیکند و رضایت شغلی در آن نیست، پرهیز کنند. به دنبال مکانهایی برای شغلشان بگردند که اولین نیازهای شغلی، یعنی امنیت و رضایت را برایشان فراهم میکند.
انتخاب شغل درست، همراه با عشق و علاقه درونی و اطمینان از داشتن کاری با امنیت شغلی، میتواند زنان را بارورتر و پر شکوه تر سازد و درصد بهرهوری آنان افزایش دهد. یک بانوی پر استرس و ناراحت از محیط کار، مادر و همسری عصبی است که رفتارهای تلافی جویانه اش را به دلیل زورگوییها و ندیده شدنها در محیط کار به خانه منتقل میکند و ناآگاهانه آنان را بر سر همسر و خانواده خود تخلیه خواهد کرد و البته این در مورد مردان هم صدق میکند.
هیچگاه نگذارید لطافت و عشق زنانه شما، در محیطهای خشن و سردِ کاری از بین برود. شما زن هستید در هر محیطی که باشید و باید پر از شور و عشق زندگی باشید. اثبات قدرت و توانایی و برتریجویی و حس رقابت با مردان، این حس سرزندگی و شادابی را از شما میگیرد. ممکن است این بخش از مقاله، خوشایند فمینیستها نباشد و بر من خرده بگیرند، اما اینها همه تجارب شخصی است که تجربه شده است و نوشته میشود و مهمتر از همهچیز امنیت زنان در محیطهای کاری است که به خاطر طبع لطیف و حساس، برخی مواقع از خود و حقوق خود دفاع نمیکنند و تحت سلطه قرار میگیرند.
بخش ۶: امنیت شغلی در ایران
متأسفانه در چند سال اخیر، قوانین برعلیه کارمندان و کارگران استفاده شد و کارفرمایان از احتیاجات روزمره و تأمین هزینههای زندگی دیگران سوءاستفاده کردند و امنیت شغلی را از بین بردند. با رکودهای اقتصادی که گریبانگیر جامعه ایران شد، سال به سال امنیت و آرامش از مشاغل و کسب و کارها رخت بربست و در این میان هر دو قشر کارفرما و کارمند مقصر هستند.
قشر کارمند نباید به خاطر احتیاجش، تن به هر قانون و قراردادی میداد و قشر کارفرما نیز نباید از شرایط موجود سوءاستفاده و بهرهبرداری میکرد که البته همگان نیز نتیجه انتخابهایشان را در حال مشاهده هستند. رکود و کسادی که همه مشاغل را درگیر کرده است و دست بردار هم نیست، مگر با اصلاح ریشهها و رعایت قوانین انسانی و ارزشمند.
• کافی است به این بیندیشیم که چه شد که به این نقطه رسیدیم؟
• کدام قانون را زیر پا گذاشتیم؟
• کجا را کج پیچیدهایم؟
• و از کجای مسیر، راه غلط را برگزیدیم؟
مطمئن هستم که این راه به بیراهه نخواهد رفت و راه و مسیر درست کسب و کارها پیدا خواهد شد، اگر خودمان بخواهیم و اقدامی کنیم آنهم اول از خودمان. وقتی کسب و کاری آینده و امنیتی ندارد، محکوم به فناست یا شکست و رکورد؟ چگونه میشود که برای کارمندی برنامهریزی کرد که برنامه چند ماه آینده خود را نمیداند و با ترس و دلهره از آینده موهوم و مبهمش سخن میگوید؟ چه انگیزهای برای رشد و پیشرفت باقی میماند؟
این یک حرکت همگانی است که از خودمان شروع میشود و به سایرین سرایت میکند. اگر کارفرما هستید و در حال خواندن این مقاله میباشید، اولین کاری که بعد از خواندن میکنید این باشد که در حد توان خودتان به رفع عیبها بپردازید و محیطی امن را برای کارکنانتان بسازید. مطمئن باشید اولین کسی که سود میکند خود شما هستید.
بخش ٧: نحوه افزایش امنیت شغلی
بیشتر سهم تأمین امنیت شغلی، مربوط به مدیران و روسا میباشد و سهم کمتری برای کارمندان و کارکنان در این زمینه میتوان در نظر گرفت. برنامهریزی مدون و تعیین وظایف شغلی هر کسی، میتواند آینده شغلی هر کسی که استخدام میکنید را به او نشان دهد و جایگاه خود را از ادامه کار با شما را ببیند که نکته مهمی میباشد.
همچنین تنظیم قراردادهای کاری که بتواند آسایش خاطر کارکنان را فراهم کند و در جهت رضایت آنان نوشته شود، هم میتواند به افزایش امنیت شغلی کمک بسیار شایانی کند. پیشنهاد من این است که به کارکنان خود قوانین کاری را آموزش دهید و اجازه دهید تا همه آنان، از حقوق خود آشنایی داشته باشند و مطمئن شوند در هیچ موردی بر سرشان کلاه نرفته است و با خیال راحت فقط به کسب و کار خود بپردازند.
قوانین بر دو دسته هستند:
• قوانین کلی کسب و کار و قوانین رایج در کشور مثل حقوق و مزایا و بیمه و بازنشستگی.
• قوانین داخل سازمانی که هر شرکت برای خودش وضع میکند و همه کارکنان فارغ از پُست و مقام موظف به رعایت آن هستند.
بخش ٨: پرسشنامه امنیت شغلی
سؤال ١ - آیا از شغل خود راضی هستید؟
رضایت خاطر و امنیت شغلی رابطه تنگاتنگی باهم دارند و احساس رضایت شما از شغلتان، میتواند امنیت خاطر را نیز برایتان به ارمغان آورد و باید هر دو سوی این رابطه را مدنظر قرار دهید.
سؤال ٢ - آیا در محیط کار خود احساس امنیت خاطر دارید؟
چه رئیس باشید و چه کارمند، همیشه میتواند شرایط به گونهای باشد که احساس امنیت نکنید و نتوانید نظرتان را صراحتاً اعلام کنید یا حرفهای لازم را بیان کنید یا نتوانید برنامه شغلی آینده خود را تنظیم کنید. همه این موارد در نبود امنیت شغلی، اتفاق میافتد. همیشه از حواشی بپرهیزید و سعی کنید محیط کاری را نا امن نسازید و به حقوق دیگران احترام بگذارید.
سؤال ٣ - آیا میتوانید با مدیران مجموعه خود بهراحتی در ارتباط باشید؟
این مورد نیز یکی از موارد مهم در امنیت شغلی است که باید بتوان با مدیران بهراحتی ارتباط گرفت و مسائل و مشکلات مربوطه را عنوان کرد. محیط کاری با امنیت شغلی امکان گفتگوی آزاد را فراهم میکند و تعاملات سازنده را پیش میبرد. اگر نتوانم با مدیر و رئیس خود در ارتباط سازنده باشم، چگونه میتوانم احساس امنیت و رضایت داشته باشم و به حل مسائل بپردازم؟!
سؤال ۴ - آیا در محیط کار، ترسی را تجربه میکنید؟
ترس از کنار گذاشته شدن، ترس از زیر آب زنی همکاران، ترس از انجام نشدن به موقع کارها، ترس از پرداخت نشدن حقوق آینده، ترس در ارتباط با همکاران، ترس از گفتگو با مدیر مجموعه و غیره، هزاران ترسی که ممکن است در محیط کاری تجربه کنید و امنیت شغلی را از بین میبرد. هرگز اسیر ترسها نشوید و سریعاً راهحلی برای رفع آنان پیدا کنید.
سؤال ۵ - آیا میتوانید برای چند سال بعد خود برنامهریزی کنید؟
منظور دیدن آینده موهومی و مبهم نیست، منظور این است که بدانید تا چند سال قرار است همین شغل فعلی را داشته باشید و بعد از چند سال تجربه، امکان ارتقاء و دریافت پُستهای بالاتر وجود دارد و بتوانید برای رشد مهارتها و تخصص خودتان برنامهریزی کنید.
سؤال ۶ - آیا از آینده شغلی خود خبر دارید؟
همانند سؤال قبل، دانستن اینکه چه مدارجی بالاتر از شغل فعلی شما وجود دارد و مراحل طی کردن آنها چیست، میتواند احساس امنیت شغلی را به شما بدهد و با سعی و تلاش عاشقانه خودتان آن را به دست بیاورید. نداشتن برنامه شغلی نشاندهنده این است که رئیس و مدیرتان برنامهای برای کارمندانش ندارد و فقط از آنان بهرهکشی میکند
سؤال ٧ - آیا میتوانید برای رشد و پیشرفت خودتان برنامهای تنظیم کنید و آن را به سرپرست خود نشان دهید؟
حتماً در هر مقام و پُستی هستید، به برنامه رشد و کسب تخصصتان پایبند باشید و آن را به مدیران بالادستی اعلام کنید. همه مدیران به کارمندان متخصص و کار بلد علاقه خاصی دارند و اگر علاقه و اشتیاقی ندیدید، بهتر است به فکر محل کار پر اشتیاقتری برای خودتان باشید. چون در جایی که به رشد و پیشرفت اهمیت نمیدهند، شما را در قفسی نگه میدارند و اجازه پرواز را از شما سلب میکنند و هرگز روی امنیت را نخواهید دید.
دوست عزیز پیشنهاد می کنم از قسمت اول سریال رایگان « سفر به دنیای کسب و کار » را ببینید که در این صفحه قرار داده شده است
فاطمه خاکسار، مشاور و تحلیلگر آنالیزهای پیچیده کسب و کار هستم
رشته تحصیلی من مهندسی کامپیوتر است و مدتی به عنوان استاد دانشگاه به تدریس مشغول بودم. سالها در اینترنت در مورد کسب و کارهای اینترنتی مطالعات فراوانی داشتم. سوالی همیشه ذهنم را درگیر خودش می کرد که بعد از راه اندازی یک سایت فروشگاهی چه مواردی موجب درآمدزایی بیشتر در تجارتها میشود. تا اینکه مسیرهایی را یافتم و در همان بخش عشق و علاقه خودم یعنی تحلیل و آنالیزهای پیچیده، کار خودم را آغاز کردم و بعد سایت طرح نور را بر همان اساس راهاندازی کردم.
با توجه به زمینه آنالیز که عاشقش هستم، پروسه جدیدی طراحی کردم که با استفاده از آنالیز و تحلیلهای اقتصادی در دنیای دیجیتال و سنتی، کسب و کارها را به مرحله رشد و ارتقاء میرسانم. اگر علاقه مند هستید بیشتر در مورد داستان تجاریام بدانید به صفحه درباره ما مراجعه کنید.
درود بر شما. اینجور که شما نوشتید وقتی داخل شغلم نگاه می کنم می بینم اصلا امنیت شغلی ندارم.در ایران آیا کسب و کارها این موارد را رعایت می کنند؟ من تا حالا ندیدم.فرض کنید من که کارمندم اگه بخام به دنبال کاری مناسب باشم یا بگردم چیکار باید کنم؟ ممنون میشم جوابمو بدهید
درود بر دوست گرامی
در بیش از بررسی بین ۴۳۰ مدل کسب و کار، متاسفانه فقط ۲ مورد در مورد امنیت شغلی فعالیتی متوسط داشتند.
چون هیچ مدیری فکر نمی کند که این ها جزو پایه های کسب و کار محسوب می شوند.
بنابراین لزومی نمی بینند که آنها را انجام بدهند و نتایج را خودتان در کشور ایران عزیز شاهد هستید
پیشنهاد می کنیم که حتما دو ویدئوی تحقیق چهارم را با دقت مشاهده کنید و اگر باز هم سوالی داشتید حتماً بپرسید