گام اول – درک مفاهیم کسب و کار [بررسی دو قانون مهم بنیادی تجارت]
مسیر پول سازی در کسب و کارتان را برعکس پیموده اید! زیرا از هر کجایی که تجارت را آموخته اید، دو قانون را در ریشه آموزش شان رعایت نکرده اند. پس تعجبی ندارد که رونق و رشد را در جامعه شاهد نیستیم. ما در گام اول به مفاهیم ریشه ای و پایه ای کسب و کار می پردازیم تا نگاهی متفاوت به عملکرد خودمان در زندگی داشته باشیم.
فهرست مطلب :
• قسمت اول : تعریف کسب و کار
• قسمت دوم : تاریخچه کسب و کار
• قسمت سوم : انواع کسب و کارها
• قسمت چهارم : مشخصه کسب و کار خوب
• قسمت پنجم : چه تجارتی را کسب و کار موفق مینامیم؟
• قسمت ششم : شناسایی بهترین مسیر و راه کسب و کار
• قسمت هفتم : نحوه پدیدار شدن تجارت های جدید
• قسمت هشتم : رابطه پول با شغل شما
• قسمت نهم : بررسی دو قانون مهم در تجارت
• قسمت دهم : انواع مختلف برنامههای تجاری
• قسمت یازدهم : اشتباهات رایج راه اندازی شغل
قسمت اول – کسب و کار چیست؟
تجارت های امروزی بر پایه تجارتهای نوین بنا شدهاند، درحالیکه کار کردن و کسب درآمد، از قدیمیترین شیوه درآمدزایی بوده و اولین انسانها از این روش استفاده میکردند. آدمها امروز به آن کسب و کار میگویند که نمیدانم چرا اول کلمه کسب آمده است و بعد کار. این مفهوم دقیقاً وارونه است و باید کار و کسب باشد.
یعنی ابتدا کار کنی و بعد کسب درآمدی داشته باشی و تا کاری انجام نشود و در حقیقت حرکتی انجام نشود، چه کسبی میتواند انجام شود؟!!! کسب مشتری؟ کسب پول؟ کسب نظرات؟ کسب انتقادات؟ کسب پشتیبانی؟
واقعاً چه صورتی دارد که ابتدا کسبی انجام شود و این ریشهی همه مشکلات جوامع امروزی است. ابتدا از مشتری طلب چیزی میکنند و بعد آن را میگیرند و کاری ارائه میدهند. آنچه درست است انجام حرکتی است به نام کار، که میشود شغل یا پیشه یا حرفه یا کار یا تخصص شما. همه حرکتهایی که شما در جهت کسب درآمدتان انجام میدهید را بهعنوان کار یاد میکنیم.
کاری که باید صورت پذیرد تا اتفاقی بیافتد و مشتری پیدا شود و کسب، بعد از همه آنها اتفاق میافتد. کسب درآمد و یکی از راههای درآمدی همین است. هر چه در جوامع بنگرید هر کسی کسب درآمدی دارد، عملیاتی انجام میدهد که شامل همان حرکت و کار کردن است. حال میخواهد شما کارمند باشید یا میخواهد رئیس و کارفرما باشید یا اینکه فروشنده باشید.
در آغاز حرکت تان چه چیزی مهم است؟ و اصلاً حرکت تان از کجا آغاز میشود از نیاز یا از عشق؟ انسانهای جوامع امروزی، حرکت شان از روی نیازشان شروع می کنند و تا به ابد ادامه میدهند. هرچند که خسته باشند و هر چه که از آن کار، فرسوده شده باشند، چون باید کار کنند. اما راه درستش این است که حرکت باید با عشق آغاز گردد یعنی از روی عشق تان، حرکتی را برای خودتان یا دیگران آغاز کنید و ادامه دهید و در این صورت، نه فرسودگی خواهد بود و نه بی علاقگی و نه روزمرگی.
اساس همه حرکتهای جهان برعشق استوار بوده و هست و آنچه که امروز اتفاق میافتد بر خلاف جریانِ بنا نهاده شده در زمین و زمان است یعنی همان عشق. پس جوهر یک کار، عشق تان است که باعث حرکتی بسیار عظیم و پیشرفته میشود و بعد از آن که حرکت با عشق صورت گرفت، اتوماتیک درآمدها سرازیر میشوند. انسانها امروزه برای داشتن درآمد دارند، زور میزنند. البته بعضی هم بدون زور پول در می آورند ولی با دوز و کلک.
قسمت دوم – تاریخچه کسب و کار
در پاراگراف اول قسمتی را ذکر کردیم ولی کار کردن و کسب داشتن و کاسب بودن از همان دوران اولیه زندگی و در تبادلات پایاپای وجود داشته است. در ازای خدمتی یا جنسی، جنسی دیگر یا خدمتی دیگر تحویل میگرفتند. مردان به کار کردن در طول مدت روز مشغول بودهاند تا بتوانند برای خانواده و خودشان تأمین نیرو کرده و غذایی تهیه کنند.
آن ها حرکت خودشان را انجام میدادند و نتیجه را تحویل میگرفتند و حتماً آن حرکت هم بر عشق و کاری عاشقانه بنا نهاده شده است. امروزه که بر پایه پول و تبادلات پول نقد، بنا نهاده شده است که بر اساس خدمت و کاری که انجام میشود یا جنسی که فروخته میشود، پول های نقد جابجا میکنند و کسب شما بر اساس پول نقد به دست آمده سنجیده میشود.
مثلاً که این کار پرسود است یا پر بازده است، بر اساس همان پول های دریافتی سنجیده میشود و در جوامع مدرن تر و امروزیتر، پولها دیگر فیزیکی و قابل شمردن نیستند و به پولهای الکترونیکی جای خود را دادهاند. پولها در حقیقت جابجایی تعدادی رقم و عدد از این بانک به بانکی دیگر است و در اصطلاح پول مجازی به ازای خدمت و کسب و کارتان دریافت میکنید.
تا چند وقتِ بعد، دیگر پولی برای شمردن در دستانت وجود نخواهد داشت و ثروت به دست آمده شما از طریق کارتان، ثروتی مجازی و در حساب های بانکی است. شاید جوامع تبادلی و تبادل کننده کالا، جوامع بهتری بودند و سنجیدن کسب و کار بر اساس آن تبادل، راحتر بود.
قسمت سوم – انواع کسب و کارها
کسب و کارها که من از این به بعد، آنها را کسب نمینامم و فقط بهعنوان کار از آنها یاد میکنم، بر چند دسته هستند:
- کارهای خدماتی
- کارهای ارائه دهنده کالایی، چه کالا فیزیکی باشد و چه کالا مجازی باشد
- کارهای مشورتی
- کارهای درمانی
- کارهای مربوط به امور غذایی
- کارهای آموزشی
- کارهای تولیدی
- کارهای مهندسی
- کارهای هنری
مثلاً همه کارمندان در دسته خدماتی هستند، چون خدمتی ارائه میکنند. یک پزشک هم خدمت ارائه میکند ولی خدمتش در زمینه درمان بوده و تخصصی است، برای همین درمان را جدا کردهام. یک زمین شور هم خدمت ارائه میکند ولی خدمتش در زمینه تخصصی نیست و جزو کارهای عمومی محسوب میشود. کارهای مشورتی مثل کار یک وکیل یا یک مشاوره دهنده سئو و وبسایت می باشد.
کارهای غذایی به تمام کسانی که در تولید، بسته و بندی، فروش مواد غذایی، پخت و پز خوراک و غذا هستند اطلاق میشود و چون دسته بزرگی است آن را جدا کردهام. همچنین میتوان دسته آموزش را نیز جدا کرد و به دسته کارهای آموزشی تقسیم بندی کرد. کارهای تولیدی شامل تمام صنایع، کارخانجات و تولید کنندگان میباشد و حتی کسانی که در کارِ تبدیل جنسی به جنسی دیگر هستند یا کالایی به کالایی دیگر هستند.
کارهای مهندسی، تماماً مربوط به متخصصین همه رشتهها به جز درمان است. همه مهندسها و تکنسینهایی که کار تخصصی انجام میدهند و حرفه و تخصص خودشان را در حال انجام هستند. به طور مثال یک شخص تولید کننده یک محصول مجازی، هم تولید کننده است مانند طراحان گرافیکی یا حتی نقاشان. البته این را دستهای جدا در نظر میگیریم و تمام تولیدکنندگان، آثار هنری را در کارهای هنری تقسیم بندی میکنیم.
دستهای را هم متفرقه در نظر میگیریم که اگر کسی در این دسته بندیها نیامد که احتمالش کم است جزو دسته متفرقه باشند. در ضمن میشود که دستهها همپوشانی داشته باشند و به طور مثال مهندسی که مشاوره میدهد در هر دو دسته جای میگیرد و در نقطه طلاقی این دو دسته قرار دارد. حال باید برای هر دسته امتیازات، حقوق و و کاربردهای خاص خودش را تعریف کنیم و به آن ها مزایای خاصی را اعطاء نماییم که در مقاله دیگری به آن میپردازیم.
قسمت چهارم – مشخصه کسب و کار خوب چیست؟
شاید شما مشخصه یک کسب و کار خوب را درآمدش در نظر بگیرید و کارهای خوب و بد و عالی را بر اساس میزان سود دهی تقسیم بندی کنید. اما هر جامعهای به تمام رشتهها و کارها نیاز دارد و نمیتوان گفت که مثلاً صنف پزشکان دارای کسب و کاری خوب هستند و صنف تایپیستها دارای کسب و کار خوبی نیستند. دانستن خوب یا بد مشاغل و حرفهها کار درستی نیست و نمیتوان جامعه را رو به سمت دسته بندی در مقادیر و امتیازات خوب و بد و عالی و کم درآمد و پر درآمد برد.
همه مشاغل و همه کارها خوب هستند، تنها به این خاطر که شما آن را بر اساس میزان عشق و خلوص خودتان انتخاب کرده باشید و اساس حرکت تان، حرکت درست و بر مبنای حرکت اولیه جهان یعنی عشق استوار باشد. ممکن است شما کارمندی با درآمد خوب باشید یا کارگری با درآمدی عالی، چون آن حرفهای بودن و آن میزان علاقه را در حرکت تان آوردهاید. ممکن است که پزشکی با درآمد پایین باشید چون حرفهتان را نه بر اساس میزان عشق و علاقه، بلکه بر اساس میزان درآمدش انتخاب کرده اید.
قسمت پنجم – چه تجارتی را کسب و کار موفق مینامیم؟
کسب موفق و کار موفق طبق سؤال پیشین و پاراگرافهای قبل توضیح داده شده آنچه که حرکتش از بدو شروع بر اساس درستی استوار باشد و هم جهت و هم سو با جریان نهفته در طبیعت و جهان باشد، موفق است وگرنه تلاشی بیخود و بیهوده است که هر روز بیشتر و بیشتر انسان را مستهلک کرده و به روزمرگی دچار میکند. تجارت و داد و ستد، خرید و فروش، کار و کسب و حرفه و پیشه همه و همه از همین قانون تبعیت میکنند.
اگر میخواهید تاجری موفق باشید و کاری موفق داشته باشید، این قانون را رعایت کنید.
قسمت ششم – شناسایی بهترین مسیر و راه کسب و کار
از آنچه که مورد علاقه شماست، مطلع باشید. از آنچه که دوست دارید انجامش دهید، آنچه که به آن عشق میورزید. بارها این جمله و شعار را شنیدهاید ولی وقتی به درون آن رفتید، دیدید که نمیتوانید درآمد داشته باشید و این کار شما را خسته میکند. اما آنچه شما را خسته کرد عمل نکردن به قانون شماره ۱ جهان (انجام کار با عشق خالص خود) است شما خلاف جهت تان پارو زدید و نتیجه چه شد؟ نرسیدن به مقصد و خسته و افسرده شدن.
همه جا دیدهاید که همین را میگویند و این قدر این کلمه را تکرار کردند که شما حالت تهوع میگیرید. مگر میشود از کار مورد علاقه به ثروت رسید؟ آری میشود، اگر علاقه خود را به درستی بشناسید. فاکتور درآمد را حذف کنید و به جای تمرکز بر روی کلمه کسب و کار روی کلمه کار، تمرکز کنید تا خود را از قید و بندهای مالی برهانید. حال فکر کنید اگر قرار بود اصلاً دریافتی نداشته باشید، پولی دریافت نکنید و پولی در جهان وجود نداشت، شما به چه حرفهای روی می آوردید؟ چه کاری را با جان و دل انجامش میدادید؟
اگر به این نتیجه رسیدید که اصلاً کار نمی کردم و میخوردم و میخوابیدم، شما مشکلی جدی دارید و کلاً خلاف جریان طبیعت دارید، عمل میکنید! اگر جوابی پیدا کردید و با آن به جواب رسیدید این همان کار مورد نظر شماست. شاید شما در بچگی از پدرتان یا مادرتان حرفهای را آموخته باشید. حواس تان باشد که این نهادینه شدن در مغزتان باعث نشود که فکر کنید، این همان حرفه مورد نظر شماست.
شاید هم باشد اما حتماً باید بگردید و آن را پیدا کنید. همه آنچه که با جان و دل و بی چشمداشت حاضر به انجام آن هستید، همان کسب و کار موفق شماست. کاری که نه از روی اجبار، نه از روی نیاز، نه از روی ترس و هراس از آینده انتخاب شده باشد، کاری که به آن عشق میورزید. به انسان هایی که در آن، خدمت رسانی شریک هستند و به آن ها خدمتی میکنید، عشق میورزید. به تولیدات خودتان و آنچه که فراهم کردید، افتخار میکنید و آن ها را دست مایه و دسترنج تان می دانید.
همه این فاکتورها شما را در شناسایی شغل تان کمک خواهد کرد و برای ادامه دادن به آن حتماً جزوه ١٣ گام یک کسب و کار موفق را بخوانید.
قسمت هفتم – نحوه پدیدار شدن تجارت های جدید
در جوامع تمدن بشری هر چه که از تمدن گذشت و تکاملی انجام شد، چیزهایی نیز پدیدار گشت که بعضی از آن ها باعث ایجاد شغل و صنعت و کار شد. مثلاً :
- اینکه کسی برای کسی کار کند، چون او از قدرت و پول بیشتری برخوردار بود
- اینکه برای کسی دیگر غذا بپزد، چون آن فرد گرفتار بود
- اینکه کسی سوپر مارکتی بزرگ راه اندازی کند
و اکنون هم که با مشاغل مجازی بیشتر دمخور هستیم. مثلاً سایتی طراحی شود که در واقعیت فیزیکی وجود ندارد یا چتی برقرار شود. تصویری از این سوی جهان به آن سوی جهان مخابره شود. نیازهای بشری در پیشرفت تمدن، باعث ایجاد کارهای جدید شد و این پیشرفت و تکنولوژی باز هم رشد میکند و باز هم شغل های جدیدی پدیدار خواهد شد.
دنیای آی تی، دنیای پر رمز و رازی است که شما را به هر چه فراگیرتر شدن در عالم سوق میدهد. کالای شما میتواند در اینترنت در آن سر قاره آفریقا به فروش برسد که هرگز خودتان به آنجا پای نگذاشتهاید. نیاز جامعه امروزی، نیاز دانش و اطلاعات آنلاین است و تمام کارها را در خود میکشد و میتواند خیلی از مشاغل را نابود کند و خیلی از مشاغل جدید را تعریف کند.
قسمت هشتم – رابطه پول با شغل شما
شاید شما حرفه مورد علاقهتان را اکنون دنبال میکنید یا قصد چنین کاری را دارید ولی در ابتدا چگونه این زمینه را فراهم کردید و یا میخواهید فراهم کنید؟ هیچ شغلی نمیتواند با سرمایه صفر برقرار شود و قطعاً هزینههای جاری دارد. پولی در این آغاز، شما خرج میکنید و پولی دریافت میکنید و گردشی از پول را ایجاد میکنید تا پول در جامعه، در گردش و جاری باشد. پولی میگیرید آن را بهتر میکنید یا روی آن عملیاتی انجام میدهید و آن را دوباره تبدیل به پول میکنید.
تجارت بر پایه پول جاری، بنا نهاده شده است و علم و دانشِ شما و تخصص شما، باعث این جریان عظیم مالی در جهان میشود. گردش مالی جهان از کجا سرچشمه میگیرید؟ از همه کارهایی که در جهان صورت میگیرد. تجارت شما باید به گونهای باشد که پول را به جریان بیندازد و آن را بهتر و بیشتر کند و از این جریان، خودتان هم منتفع خواهید شد و به شما بازگشت خواهد داشت.
پول راکد در جامعه، پولی کثیف و بی انرژی است که باعث میشود، جلوی این جریان گرفته شود و جریان ناقصی از گردش مالی را در جامعه شامل میشود. مثلاً یک هنرمند فرش باف را در نظر بگیرید، با پول و سرمایهای مایحتاج اولیه کار خود (مثلاً نخ ابریشم) را میخرد. آن را با هنر خود، تبدیل به فرشی بی همتا از طرح و نقش میکند و خیلی بیشتر از آن پولی که خرج کرده از فروش آن درآمد کسب میکند.
در اینجا او روی پول، عملیاتی عظیم انجام داده و هنر خویش را به آن افزوده است. آیا او جریانی زیبا را به وجود آورده است یا سفالگری که از گل و خاک برای شما ظرفی رنگین و شکیل میسازد و شما در آن خوراک میخورید؟
قسمت نهم – بررسی دو قانون مهم در تجارت
تاکنون در این مقاله از دو قانون صحبت کردهام:
- اول قانون جهانی و قانون اول جهان یعنی حرکت داشتن بر پایه عشق
- دوم قانون به حرکت انداختن پول توسط حرکت خودتان
شما با حرکت تان که از قانون اول طبعیّت میکند باعث میشوید قانون دوم اجرایی شود و پول به حرکت افتد. البته که قوانین بسیار دیگری نیز موجود است در این بین و هر شغل و صنفی قانونی برای خود دارد که در هر جامعهای بر اساس مدنیت و تمدن آن جامعه نوشته شده است و برای جلوگیری از هرج و مرج رعایت هر قانونی لازم الاجراست.
اما تمام قوانین باید بر پایه همین دو قانون بارگذاری شوند و نوشته، ساخته و پرداخته شوند و اگر خلاف این موضوع هستند، بدانید که قانونی ضد جریان اصلی جهان است.
قسمت دهم – انواع مختلف برنامههای تجاری
برنامهها تجاری و برنامههایی که برای پیشبرد کارتان مینویسید تا در آن موفق شوید، مهم هستند. به شما هدف و انگیزه میدهند و باعث میشوند برنامه کاری هر روزتای را اجرا کنید و هر روز باعث پیشرفت خودتان شوید و بر طبق آن، باعث پیشرفت کارتان شوید. برای خودتان هدفی تعیین کنید، خیلی فراتر از تصورتان. فراتر از آن چیزی که ذهن شما را محدود میکند. دقیقاً نقطه ترس تان را هدف بگیرید و به آن شلیک کنید.
باید از ترس هایتان جلوتر باشید وگرنه ترسها تجارت شما را میبلعند. دقیقاً نقطه هدف تان را همین جایی بگذارید که نمیخواهید به آن فکر کنید و برای رسیدن به آن تلاش خود را انجام دهید و خود را در آن بیفکنید. این همان حرکت عظیم و خارق العاده شماست که از آن پول میسازید و جریان پول را به سمت تان سرازیر میکند.
برنامههای تجاری میتواند به مدت زمان برنامه ماهانه، برنامه سالانه تقسیم بندی شود یا میتواند بر اساس هدف شما تعیین شود مثلاً دستیابی به ۲۰۰۰ مشتری یا رسیدن به فروش ۴۵۰۰ کالای تولید شده. همچنین میتواند به گسترش کارتان و کسب تان مربوط شود. مثلاً خرید کارگاه بزرگ تر یا استخدام کارمند بیشتر. اینان را میتوانید هدف تان قرار دهید و بر آن برنامه بنویسید و از قدرت ریسک تان استفاده کنید. البته موضوع مد نظر این است که از قدرت ریسک، استفاده زیادی نکنید و زیاده روی نشود.
سعی کنید ریسک و نقطه ریسک را کم کم جابجا کنید و آن جابجایی ترسها را، گام به گام انجام دهید تا ذهن و مغزتان به آن عادت کند. مثلاً با درآمدی ماهیانه ۵۰۰ هزار تومان، نقطه هدف را نمیتوانید ۱۰ میلیون تومان بگذارید. چون مغزتان هم شما را انکار می کند، میتوانید آن را گام به گام تعیین کنید مثلاً گام اول یک میلیون تومان، گام دوم سه میلیون تومان و تا گام دوم را تیک نزدهاید سراغ گام بعدی نروید.
قسمت یازدهم – اشتباهات رایج راه اندازی شغل
این سؤال آخر این مقاله را شما جواب دهید. دیگر در انتهای مقاله میتوانید بگویید، اشتباهات یک جامعه انسانی در کسب و کارشان چه بوده است که امروزه این چنین از تورم و بیکاری و قحطی و فقر سر در آورده است؟ شاید شما درآمدی داشته باشید ولی اگر درآمدتان راکد است و آن را به بانک میریزید تا نگهش دارید، این درآمد، درآمدی اشتباه است و به قول قدیمیها خیر و برکت ندارد، یعنی حرکت ندارد.
شاید درآمد بسیار بالایی داشته باشید ولی اگر قانون اول جهان تجارت (حرکت عشق) را نادیده گرفته باشید، پس باز هم این کسب و کار مناسب شما نیست و نه تنها پول ساز نیست بلکه در آینده خواهید دید که پولهایتان به چه مصارفی میرسد. شاید درآمد اندکی دارید ولی کارتان را خودتان بر اساس درونتان انتخاب کردهاید. آن پول به شما سودهایی میرساند که فکرش را هم نمیکنید. شما برای ما بنویسید که:
- اشتباهات جوامع انسانی چه بوده و در کجا گیر کردهایم؟
- از جریان مالی در جامعه خودتان راضی هستید؟
- از انتخاب خودتان برای شغل و حرفه و پیشه خود راضی هستید؟
- اگر پشیمان هستید به چه دلیل این پشیمانی را رها نمیکنید؟
- چرا دست به اقدامی تازه نمیزنید تا بر پایه قانون جهانی عمل کنید؟
همه گام های کسب و کار:
- گام اول : مفاهیم اولیه کسب و کار
- گام دوم : انتخاب شغل دلخواه
- گام سوم : طرح کسب و کار
- گام چهارم : سرمایه کسب و کار
- گام پنجم : ایدههای کسب و کار
- گام ششم : یتخصص در کسب و کار
- گام هفتم : راه اندازی کسب و کار
- گام هشتم : نحوه مدیریت کسب و کار
- گام نهم : توسعه کسب و کار
- گام دهم : تحلیل کسب و کار
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
10 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
مقاله خیلی جالبی بود . ممنون
ممنون بابت نوع دیدن تان
جذابیت و جالب بودن یک مقاله ارزشمند نیست، نتایج نوشته ها و گفته ها بر شخص شما اهمیت دارد. اگر در پی این باشیم که صفحاتی را از مطلب پر کنیم و بخواهیم ترافیکی در سایت ایجاد نماییم که هدف ما این نیست. طرح نور به نتایج تحقیقات ۲۰ ساله خودش می پردازد چه کسی آن را پذیرا باشد و چه کسی آن را نپذیرد. آنچه از دیدگاه شما در این مقاله که در حال آپدیت هفتگی است، چیست؟ لطفا برای ما بنویسید که چه چیزی موجب جالب بودن است؟
ممنون بابت مطلب خوبتون. لطفا در مورد پول جاری و اینکه چرا خرید خانه و زمین باعث بی ارزشی پول هستند بیشتر توضیح دهید. سپاس
با عرض ادب و سپاس بابت پرسش خوب تان
این بخش چون در حیطه تخصصی من بود پاسخ تحقیقاتی خودم را برایتان دوستانه ارائه می کنم. این پست از مقاله، در حال به روزرسانی است و هر هفته آپدیت می شود. برای این مبحث مهم یک دوره فوق العاده در دست تهیه هستیم که به صورت کاملا رایگان در اختیار هموطنان عزیزمان قرار خواهیم داد زیرا این سایت هیچ محصولی به مخاطبان خاص خود ارائه نمی کند.
اما سوال بسیار ارزشمندی پرسیده شد که پول، اگر در هر جایی راکد باش و از حرکت باز ایستد موجب پایین آمدن ارزشش می گردد.در جامعه کنونی حال فرق ندارد ایران باشد یا سایر کشورهای دیگر، چرخه پول سازی در حرکت نیست زیرا اندیشه تجار و بانک ها، توجه بر اصلی رشد یا گردش پول نیست.
در ایران باب شده است که خانه، زمین، ماشین و غیره را برای افزایش ارزش پول خریداری می کنند. اما اینها جزو سرمایه نیستند زیرا اگر از نظر فرمول اقتصاد، زمینی را ۱۰۰ میلیون بخریم و ۴ سال بعد ۴۰۰ میلیون بفروشیم ما سود نکرده ایم بلکه ۴ سال زمان را فروخته ایم. در اقتصاد به این موضوع سود نمی گویند، سود یعنی امروز شما ۱۰۰ میلیون دارید و فردا باید بتوانید آن را دو برابر کنید.
شاید پرسیده شود: مگر چنین چیزی ممکن است؟ بله، هدف ما در این سایت در بخش اقتصاد ریال این است که ریشه های محدود را هدف قرار بدهیم. این موضوع یک فرمول یا روش نیست بلکه یک تخصص است که در طرح نور به خدمت رسانی مردم پرداخته ایم. کمی صبور باشید تا آپدیت ها و دوره های آنلاین را در سایت قرار بدهیم. با تشکر از نظر چالش برانگیز شما
منتظر مطالب ارزشمندتان هستم. ممنون
با سلام
از مشارکت شما در گفتگوها و طرح سوالات ممنونیم
سلام خانم خاکسار عزیز. وقت شما بخیر . و ممنونم بابت مطلب خوبتون. من ۱۵ سال کارمندم و الان که مطلب شما رو خوندم متوجه شدم من از پایه عاشق کارم نیستم. دوس داشتم پرستار بشم اما نشد. و اصلا شاید شغل مورد علاقمم الان نباش. نمیدونم. اما چیزی هست که هر روز با عشق سر کار نمیرم و این من اذیت می کنه. و موضوع دیگه روش های سرمایه گذاری ما قدیمی شده. مثلا در خانواده من ما در این حد بلدیم که خونه و یا زمین داشتن سود دهی داره. و از اعتماد کردن به روش های دیگه دوری می کنیم. من خودم سالها هر چه کار می کردم پولم تو بانک میزاشتم و کاری نمی کردم . چون بلد نبودم. همین الانم نمیدونم چه شغلی انتخاب کنم که عاشقش باشم . و در کنار کارم انجامش بدم. و دلم میخواد وضعیت مالیم بهتر بشه. اما بلد نیستم و اعتماد نمیتونم کنم به هر چیزی
سلام متشکرم از نظری که نوشتید
دغدغه شما دغدغه خیلی از افراد هست، باید با شناخت بیشتر خودتان به شغل مورد علاقه ای که برای ان کار ساخته شدید پی ببرید
پیشنهاد ما دوره جامع آرامش جاودانه است که به همه این دغدغه ها پاسخ دادیم
میتونید پدر پولدار و پدر بی پول را بخوانید
سلام دوست عزیز
ممنون از پیشنهادتون و من هم یک پیشنهاد برای شما دارم حتما تحقیق «کتاب» طرح نور رو مطالعه کنید